الدین

"الدین" در ابتدا یک وبلاگ گروهی بود. بعد از فیلتر شدن، یکی از نویسندگانش آن را با آدرس جدید در بلاگفا ادامه داد. این وبلاگ مجددا در فروردین 95 گروهی شد و به "بیان" مهاجرت کرد. بخشی از مطالب وبلاگ قبلی نیز به اینجا منتقل شد.
وجه تسمیه "الدین" این است که انتهای نام مستعار تمام نویسندگان "الدین" دارد. لذا نه این وبلاگ تنها به مقوله دین خواهد پرداخت و نه خدای نکرده نویسندگان ادعا میکنند نورانیت و شرافتی برای دین به ارمغان آورده اند

آدرس کانال تلگرامی:
https://telegram.me/aldin_blog_ir

۱۵۴ مطلب توسط «شرف‌الدین» ثبت شده است

 

یک-

ایام دانشجویی، تو سالن دانشکده، به فاصله تقریبا کم، دو تا مراسم برگزار شد.

اولی با حضور دکتر دلشاد تهرانی که هم از نظر شخصیتی یکی از درجه یک ترین افرادی هستند که من دیدم و هم از نظر علمی یکی از بهترین نهج البلاغه پزوه های ایران هستند. دومی با موضوع ازدواج موقت که با حضور  یکی از اساتید دانشکده و یک روحانی غیرمشهور برگزار شد. تو مراسم اول حدود 4-5 نفر شرکت کردند و در مراسم دوم سوزن هم سر پا ایستاده بود! واقعا این استقبال تامل برانگیز بود!

 

 

دو-

به نظر من برای شناخت صیغه، میشه از طلاق کمک گرفت. میگند "تعرف الاشیاء باضدادها". اما من برای شناخت صیغه نمیخوام از تضادش با طلاق استفاده کنم، بلکه میخوام از شباهتش استفاده کنم.

دو نفر باید برای ازدواج معیارهای درست رو در نظر بگیرند، حسابی تحقیق کنند، بعد از ازدواج گذشت و تعاون رو به حد اعلا انجام بدند، تا جایی که میتونند سازش کنند، ولی اگر باز هم نتونستند با هم ادامه بدند تکلیف چیه؟ بقیه زندگی رو به تلخی بگذرونند؟ یا خدای ناکرده وارد وادی خیانت بشند؟  اینجا پای طلاق میاند وسط. چیزی که مطلوب نیست، اما ضرورته. ممدوح نیست اما حلاله.

 به نظر من هرکسی باید سعی کنه شرایط ازدواج دائم رو فراهم کنه. اگر نتونست باید خودش رو کنترل کنه. به قول قرآن "ولیستعفف الذین لایجدون نکاحا حتی یغنیهم الله من فضله". تا جایی که میتونه با ورزش و کنترل چشم  و حجم غذا و میزان خواب خودش رو مدیریت کنه. اما اگر کسی با وجود همه این مراقبتها باز هم داشت به ورطه معصیت میفتاد، نوبت به ازدواج موقت میرسه. درحقیقت طلاق و ازدواج موقت فقط برای خروج از بن بست هست. 

 

 

سه-

یک دوستی داشتم که خودش رو رسول صیغه میدونست! هرجا مینشست شروع میکرد به توصیف فضایل این کار و تشویق دیگران به انجام این حلال خدا. به نظر من این روش اصلا درست نیست و خلاف فلسفه صحیح ازدواج موقت هست. کلا من با تبلیغ این قضیه (که تازگی ها خیلی هم رایج شده) اصلا موافق نیستم. تبلیغ و تشویق به ازدواج موقت اولا ازدواج دائم رو تاخیر میندازه، ثانیا تنوع طلبی رو گسترش میده، ثالثا بنیان خانواده رو سست میکنه و کلی مضرات دیگه

 

 

------------------------------------------------------------

برای پیگیری راحتتر وبلاگ میتوانید کانال تلگرامی الدین را دنبال کنید.

۱۱ نظر ۱۱ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۴۲
شرف‌الدین

مهرماه سال گذشته، وقتی خانم رباب صدر آمده بودند ایران، به همراه چند نفر از دوستان رفتیم دیدن ایشان. یک خانم بسیار بسیار محترم، متواضع، مهربان، مومن و دانا. عمر و عزتشان مستدام.

چون بعضی از دوستان کارهای خیریه انجام می دادند و روی مساله آسیبهای اجتماعی کار می کردند، ایشان کمی در این زمینه صحبت کردند میگفتند به آسیب دیدگان اجتماعی و افرادی که ناهنجاری دارند محبت کنید و سعی کنید با محیت جذبشان کنید. با ته لهجه عربی شان میگفتند "به آنها حب بدهید". حتی اگر جواب محبت شما را با تلخی و رفتار زشت دادند، باز هم به آنها محبت کنید. "ما از این محبت معجزات دیدیم"!

از تجربیاتشان در لبنان گفتند. از افرادی که اینقدر غرق در گناه و آسیب بودند که هیچکس فکر نمیکرد بشود آنها را برگرداند اما با محبت، همین افراد هم برگشتند.

.......

 ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ

 بدی را همواره به نیکوترین وجه پاسخ ده ، تا کسی که میان تو و او دشمنی است چون دوست مهربان تو گردد (سوره فصلت، آیه 34)
 
محبت کردن باعث می شود سرسخت ترین دشمنان تبدیل به دوستان صمیمی شوند
 
 
پ.ن: می خواهم اینجا به تدریج،  درباره ده آیه از قرآن که خیلی دوستشان دارم  بنویسم. این فعلا اولیش! wink

 

 

۵ نظر ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۰:۱۳
شرف‌الدین

صحبت من خطاب به حضرات بازیگر و خواننده و فوتبالیسته

 

میدونم که خیلی تیپ هاتون دخترکُشه. شلوارهای رنگی و تنگ و فاق کوتاه، لباسهای اسلیم فیت، کتهای تنگ و کوتاه، زیر ابرو برداشته، موی فشن.

 

ولی دادا، متاسفانه ما آقایون هم مجبوریم خواسته یا ناخواسته شما رو نگاه کنیم. اون تیپ دخترکُش شما، برا ما مشمئز کننده است!!

 

لطفا تو انظار عمومی یه مدلی لباس بپوشید و تیپ بزنید که صرفا دخترکُش نباشه. بلکه به قول آقای غرضی همه کَس کُش باشه!!

۵ نظر ۰۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۱:۱۷
شرف‌الدین


این چندوقتی که صحبت از بازگشت احمدی نژاد مطرح شده، خیلی ها موضع گیری کرده اند و آن قدری که من دیدم، مهمترین علت مخالفت با بازگشت احمدی نژاد، مساله خانه نشینی یازده روزه بود. این چند روزه امثال این جمله را زیاد خواندیم که "اجازه تکرار قهر یازده روزه را نمی دهیم" یا "کسی که یازده روز قهر کرده بود دیگر نمی تواند رییس جمهور شود"


اما به نظر من خانه نشینی یازده روزه نه تنها کار بدی نبود، بلکه جزو معدود نقاط مثبت کارنامه احمدی نژاد بود.


طبق قانون اساسی، رییس جمهور و رهبر وظایف و اختیاراتی دارند که از جمله اختیارات رییس جمهور انتخاب وزرا است (اصل 133) و رییس جمهور در برابر مجلس مسئول اقدامات هیئت وزیران است (ذیل اصل 234) و طبق اصل 136 رییس جمهور می تواند وزیر را عزل کند.


اگر چه در عرف مشهور است که برخی وزرا و از جمله وزیر اطلاعات با مشورت و هماهنگی رهبری انتخاب می شوند اما این مساله به هیچ وجه مبنای قانونی ندارد و تنها عرفی شده است که ریشه اش نیز نامعلوم است. لذا در مساله آقای مصلحی (و ایضا مشایی)، رهبری طبق قانون اجازه دخالت نداشتند و این مساله جزو اختیارات رییس جمهور بود و احمدی نژاد هم از اختیارات خود دفاع کرد و منتهی به آن ماجرای یازده روزه شد.


لذا به نظر من نقطه های سیاه پرونده احمدی نژاد، تورم بالای چهل درصد، رشد اقتصادی منفی هفت، خالی کردن صندوق ذخیره ارزی، دشمن تراشی در سیاست خارجی، رواج پوپولیسم و ادبیات لمپنی و عدم انضباط مالی و غیره است و نه خانه نشینی یازده روزه!


۱۲ نظر ۲۴ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۵۲
شرف‌الدین

بسم الله الرحمن الرحیم

و به نستعین

 

امشب که شب اول ماه شریف رجب هست اینجا رو راه میندازیم به یاری خدا.

بعد از مشکلات عجیب و غریب بلاگفا که چند ماه وبلاگ قبلی عملا تعطیل شد، دیگه نشد که درست وبلاگ بنویسیم. اما اینجا راه افتاد با این تفاوت که سراج الدین مجددا به الدین اضافه شد.

 

اما همین اول کار چندتا نکته:

 

اولا: ما هم میدونیم که دوره رونق وبلاگ نویسی گذشته اما  هنوز هم وبلاگ رو به دلایل متعددی که بعدا توضیح خواهیم داد، یک فضای مناسب و خوب میدونیم برای نوشتن.

 

ثانیا: برای این وبلاگ یک کانال تلگرامی هم راه انداختیم. توی قسمت پیوندها، اولین لینک، لینک آدرس کاناله. توی اون کانال تمام پستهای اینجا قرار داده میشه و باعث سهولت پیگیری مطالب وبلاگ هست. تنها مشکل کانال اینه که نمیشه توش کامنت گذاشت. لذا برای کامنت گذاشتن باید بیاید وبلاگ.

 

ثالثا: توضیحات بالا، سمت راست رو بخونید. مخصوصا دوستانی که تازه به الدین پیوستند و علت نامگذاری نویسنده ها رو نمیدونند.

 

رابعا: توی اختلالات بلاگفا، خیلی از پست ها و اغلب کامنتها از بین رفت متاسفانه. همون تعدادی که باقی مونده بود به اینجا هم منتقل شد. دوستانی که جدیدا به الدین پیوستند، میتونند با مرور پست ها، با فضای کلی این وبلاگ آشنا بشند.

 

خامسا: امیدوارم بتونیم دوستان قبلی رو پیدا کنیم دوباره.

 

در آخر لطفا کمی صبور باشید. ان شاء الله کم کم اینجا راه میفته و امیدوارم مطالب رو بپسندید

 

 

ارادتمند

۴ نظر ۲۱ فروردين ۹۵ ، ۰۱:۳۰
شرف‌الدین

من زیاد دیدم افرادی رو که میگند روایات قابل استناد نیستند و ما به روایات کاری نداریم و فقط هرچی تو قرآن اومده برای ما ملاکه. یه جورهایی هم این قضیه شده پُز

 

من خیلی دوست دارم به اینا بگم مگه توی قرآن این همه به نماز سفارش نشده؟ حالا شما خواهشا با استفاده از قرآن و بدون استفاده از روایات پاشو دو رکعت نماز بخون عمو ببینه!

۰ نظر ۲۱ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۰۸
شرف‌الدین

تفاوت زنان و مردان در دو چیز است: تفاوتهای فیزیکی و تفاوتهای روحی. ما معمولا وقتی میخواهیم بگوییم فلان آدم زن است یا مرد، روی تفاوت فیزیکی قضاوت میکنیم. ولی نباید از تفاوتهای روحی نیز غافل شد.

روحیات زنانه یا مردانه را نباید سیاه و سفید دید. بلکه حالت طیفی دارد. یعنی یک سوی طیف مرد کامل و سوی دیگر زن کامل و در فاصله بین این دو افرادی که به صورت کمرنگ یا پررنگ روحیات جنس مقابل خود را دارند.

اگر بپذیریم که هر انسان سالمی کشش و علاقه به جنس مخالف خود دارد، می توان گفت هرچه فرد روحیاتش با جسمش هماهنگ تر باشد، تمایل بیشتری به جنس مخالف خود دارد. هرچند انتخاب جسم زنانه یا مردانه دست خود افراد نیست، اما جنبه روحی را میتوان مدیریت کرد. قبل ترها روی این تفاوتها بیشتر تاکید میشد و سعی میکردند هرکس را به سمت انتهای طیف خود نزدیک کنند. مثلا بازی ها تقسیم میشد به پسرانه و دخترانه، کارها تقسیم میشد به زنانه و مردانه، لباسها تقسیم میشد به مردانه و زنانه، و خیلی چیزهای دیگر.

اما الان چه؟ تفکیکی بین بازی دختربچه ها پسربچه ها نیست، مرز بین شغلهای مردانه و زنانه از بین رفته، لباس زنان و مردان شبیه هم شده، تفریحات زنانه و مردانه به هم نزدیک شده و خیلی چیزهای دیگر. الان حتی مرز بین اسمهای دخترانه و پسرانه هم معلوم نیست! نتیجه این اتفاقات این شده که هر روز با زنانی مواجه می شویم که روحیات مردانه پیدا کرده اند و نیز مردانی را می بینیم که روحیات زنانه دارند. و این خود سرآغاز معضلاتی مثل همجنسگرایی است.

باید سعی کنیم روحیات فرزندانمان را از ابتدا مطابق با جنسیت آنها تقویت کنیم و مرزهای بین زنان و مردان را پررنگ تر کنیم تا با معضلات بعدی آن مواجه نشویم  

پ.ن: شاید به بهانه تصویب قانون کذا در آمریکا این متن نوشته شد

۰ نظر ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۵۱
شرف‌الدین

سلامی بعد از مدتها به دوستان

انصافا دلم برای همه تنگ شده بود. بعد از راه افتادن بلاگفا چند بار قصد کردم شروع کنم به نوشتن اما چون میخواستم اولین نوشته ام یک مطلب خوب باشه، هی نوشتن رو به تاخیر مینداختم. اما دیدم مطلب خوب به ذهنم نمیرسه و دیگه زیادی داره دیر میشه. گفتم

حالا عجالتا بیام یه اعلام حضور بکنم تا بعد بریم سر اصل مطلب!   نمیدونم دوباره بلاگفا میتونه رونق سابقش رو بازیابی کنه؟ امیدوارم اینجوری بشه

۰ نظر ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۴۴
شرف‌الدین

یکی از اسباب تعجب من اینه که چرا روشنفکرهای ما بیش از اون که مطهری بخونند، شریعتی میخونند و خودشون رو وامدار شریعتی می دونند. در صورتی که به نظر من مطهری به مراتب روشنفکرتر، عمیق تر و دانشمندتر بوده

۰ نظر ۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۴:۲۹
شرف‌الدین

تابستان پارسال برای انجام یک کار پژوهشی حدود 10-15 روز به صورت شبانه روزی رای می خواندم و خلاصه می کردم. رای ها صادره از سوی هیئت عمومی کیفری دیوانعالی کشور بود. مبنای انتخاب رای ها یک قاعده کیفری فقهی-حقوقی تقریبا عام بود که باعث می شد رای ها تنوع زیادی داشته باشند و انواع مختلفی از جرایم را شامل شوند.

یک نکته ای که در پرونده های قتل توجهم را جلب کرد این بود که تعداد بسیار زیادی از قتل ها (شاید بشود گفت 70-80 درصد قتل ها) یا مستقیما مرتبط با مسائل جنسی بودند، یا وقتی ریشه یابی می شد انتهایش به مسائل جنسی می رسید. خیلی برایم عجیب بود که بین مسائل جنسی و قتل اینقدر ارتباط وجود دارد.

دیدم چقدر قرآن تعبیر زیبایی دارد که میفرماید لا تقربوا الزنا. نمی گوید که زنا نکنید، بلکه می فرماید حتی نزدیکش هم نشوید. نزدیک شدن به این جور مسائل به خود این مسائل ختم نمی شود و ممکن است کار به خونریزی و قتل کشیده شود.

چند نمونه از این پرونده ها را به عنوان مثال می آورم. برای اینکه اینجا طولانی نشود در ادامه مطلب می گذارم. فقط قبل از آن توضیح چند نکته به نظرم لازم است:

1- این آراء به صورت رسمی چاپ شده است. لذا جنبه محرمانه ندارد

2-چون ممکن است نقل کامل پرونده ملال آور باشد، به یک اشاره بسیار کوتاه بسنده می کنم. لذا جهت دیدن کل ماجرا به اصل رای مراجعه کنید.

3-پیشاپیش از اینکه برخی کلمات نامناسب در متن هست عذرخواهی می کنم. طبیعت مسائل کیفری اینگونه است

۰ نظر ۲۸ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۳۲
شرف‌الدین