الدین

"الدین" در ابتدا یک وبلاگ گروهی بود. بعد از فیلتر شدن، یکی از نویسندگانش آن را با آدرس جدید در بلاگفا ادامه داد. این وبلاگ مجددا در فروردین 95 گروهی شد و به "بیان" مهاجرت کرد. بخشی از مطالب وبلاگ قبلی نیز به اینجا منتقل شد.
وجه تسمیه "الدین" این است که انتهای نام مستعار تمام نویسندگان "الدین" دارد. لذا نه این وبلاگ تنها به مقوله دین خواهد پرداخت و نه خدای نکرده نویسندگان ادعا میکنند نورانیت و شرافتی برای دین به ارمغان آورده اند

آدرس کانال تلگرامی:
https://telegram.me/aldin_blog_ir

آقامون یه جور دیگه گفته

شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۴۲ ب.ظ

همه ما وقتی که دانش آموز ابتدایی بودیم در موضوعات درسی خدایی داشتیم به اسم معلم. هرچیزی که می گفت برای ما حقیقت محض بود و فکر می کردیم وحی خداوند است که از بین دو لب مبارکش خارج می شود. مثلا اگر می گفت 2+2 می شود 5 ما حتی ردیه ی جناب انشتین بر این افاضه دقیقه را یاوه سرایی می دانستیم. حالا این که انشتین بود، اگر مادر بنده خدا خودش را می کشت که پسرجان این روش درست نیست و اصلا این نتیجه غلط است و هی 2 تا پرتقال می چید کف بشقاب و دو تا سیب بهش اضافه می کرد و ثابت می کرد 2+2 می شود 4 نه 5، اصلا تو کت ما نمی رفت که نمی رفت که نمی رفت.

این اعتقاد به حقانیت محض معلم اگرچه رفته رفته در همه ما کمتر شد اما باور بفرماید بسیاری از ما در عموم مسائل زندگی هنوز همینطور هستیم. این که تا به ما می گویند آقا فلان کتاب را بخوان می گوییم نمی خوانم چون با اعتقاداتم در تضاد است، یا می گوییم اگر بخوانم اعتقاداتم ضعیف می شود، هنوز در اعتقادات و تفکراتم آنقدر محکم نیستم که بتوانم تحت تاثیر خواندن این اعتقاد جدید قرار نگیرم، این با حرف فلان استاد بزرگوار در تضاد است و…. یعنی همان رفتار دوران کودکی  را به شکل موجه تری تکرار می کنیم.

تا وقتی که اینطور از روستای باورهایمان نگهبانی می کنیم و اجازه ورود هیچ بیگانه و حتی آشنایی که چند وقتی در شهر زندگی کرده است را به آن نمی دهیم، نمی توانیم به رهایی دست یابیم. نمی توانیم تضاد های بی شمار و آزاردهنده افکار، احساسات و رفتارمان را رفع کنیم و نوعی یکپارچگی ایجاد کنیم، نمی توانیم درد هایی که می کشیم را درمان کنیم. دلیلش هم ساده است چون 2 تا پرتقال می خریم، 2 تا هم از خواهرمان قرض می کنیم بعد 5 تا مهمان دعوت می کنیم و وقتی میوه کم آمد و آبرویمان رفت به هرچیزی شک می کنیم غیر از این که 2+2 می شود 4 و نه 5، چون معلم که اشتباه نمی کند.


پ.ن ۱: لازم به تذکر است که اعتقادات دینی به دلیل مرتبط بودن به حقیقت محض (خداوند) از این قاعده مستثنی هستند. لعن الله قوم الظالمین.

پ.ن ۲: کمی صبور باشید. این قلم هنوز از خواب بیدار نشده است. خودم هم خیلی از این یادداشت ها خوشم نمی آید اما رفته رفته بهتر می شود. 

۹۵/۰۲/۰۴
سراج الدین

نظرات  (۴)

سلام
لطفا مطالب ناقص ننویسید که لازم باشد هی پ.ن اضافه نمایید
منظور شما از اعتقادات مذهبی کدام اعتقادات هست؟
اعتقادات موروثی یا اکتسابی؟
پاسخ:
سراج الدین:
سلام سید جان
بیا و از خیر این سئوال بگذر. من کلا خیلی ترسوام حتی فیلم زامبی دار هم نمیبینم.
ما هم که اصلا نفهمیدیم کل این متن رو به خاطر پی نوشت اول نوشتی!! :)))
پاسخ:
سراج الدین: 
ببین شرف جان حتی اگر بخوایم این نگاه رو در مورد مسائل دینی به کار ببریم باید اینطور بگیم که درمسائل دینی اختلاف نظر به حدی زیاده که تقریبا به غیر از یکی بودن خداوند مورد دیگه ای که در موردش اتفاق وجود داشته باشه نداریم. حالا وقتی به کسی میگی آقا غیر از این نظر مورد علاقه شما یه نظر دیگه هم هست٬ بورو تو فلان کتاب اون رو بخون و اون دلایلی رو میاره که تو متن اشاره شد در واقع به همون شکل بچگانه رفتار کرده.
بنظرم دور ریختن پیش فرضهای ذهنی برای هر انسانی سخت هست . وقتی پای مباحث علمی در بین باشه با یه آزمایش همه چیز معلوم میشه اما در مورد فلسفه و فکر و امور حسی بنظرم کار مشکله و  باز خیلی خوبه که بعد از آبروریزی پیش مهمون متوجه بشیم که 2+2 میشه 4.
پاسخ:
هرچند کاملابه تفکیکی که کردید قائل نیستم اما حتی اگر قبولش کنم باید بگم که 
یکی از مشکلاتی که جامعه ما سالها ازش رنج برده اینه که نمیفهمه کجا جای فلسفه است و کجا جای آزمون تجربی.
مثلا دنبال خدا تو آزمایشگاه فیزیک میگرده و میخواد دندون درد رو از توی روایات درمان کنه
یه بحث خارج از موضوع هم هست
الان تو جامعه ی ما یه جمعیت خیلی خیلی خیلی زیادی هم هست که با قوه ی عقولیه به درجه ای از یقین رسیده که فکر میکنه 2+2=6 و سعی داره تمام اونایی رو که از آقاشون یاد گرفتن 5 میشه رو به حقیقت محض رهنمون بشن!!
این جماعتو اگه بشون بگی کتاب بخون 
از عاقل بپرس
تجربه کن حتی!
چنان جلو روت وایمیسه و محکومت میکنه به نادانی و تصلب که خودت هم باورت بشه که انگار 2+2 اونا با واسه ما فرق داره!! میشه 6!!
پاسخ:
سراج الدین:

خوب کلا تعصب ویژگیش اینه که فقط طرف مقابل رو به اون متهم می کنن
یعنی طرف مقابل شما رو متهم به تعصب میکنه و خودش رو قراموش میکنه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی