من از این شکاف می ترسم
گوشه مسجد نشسته بود و مشغول موبایلش بود. رفتم کنارش نشستم و گفتم چه می کنی رفیق محمد؟ سلامی کرد و گفت پیام میفرستم. همدانشگاهی محمد به تازگی در سوریه شهید شده بود و مشغول فرستادن خبر شهادت دوستش به سایر همکلاسی ها بود. دوستانش جواب پیام را می دادند اما چهره غمگین محمد با خواندن پیامها گرفته تر شد و آرام و آرام عصبانی. رو به من کرد و گفت: اینا چشونه یه جوری جواب میدن انگار سرباز دشمن مرده. به غیر دو نفر یا جواب ندادن یا میگن به ما ربطی نداره حتی متلک میندازن. محمد شکه شده بود و متوجه نبود که ریشه این بی توجهی و حتی دشمنی به اشتباهات گذشته بر میگردد. به رفتارها و سیاست های غلط حوادث سال ۸۸.
تلخ ترین نتیجه حوادث سال ۸۸ ایجاد شکاف بین مردم بود. حوادث ۸۸ باعث دور شدن مردم و کاریکاتوری شدن درک آنها از یکدیگر شد. سال ۸۸ بخشی از مردم در مقابل بخشی دیگر قرار داده شد و فضا به جای مفاهمه و آشتی به سمت دشمنی و ضدیت رفت و اینطور برادر در برابر برادر قرار گرفت. یکی از نتایج این دشمنی همین موضع سرد و گاه ضدیت بخشی از جامعه (که حتی مذهبی ها هم در میانشان کم نیستند) در برابر شهدای مدافع حرم است. متاسفانه کسانی که در سال ۸۸ معتقد به تخلف بودند خاطره بسیار بدی از افرادی دارند که امروز در خارج از کشور برای منافع ایران میجنگند. این خاطره ها در کنار تبلیغات صدا و سیما و تاکید آن بر حضور این شهدا در برخورد با معترضین باعث شده است زخمه های کهنه همچنان سرباز بمانند و حتی چرکین شوند. این روزها بسیار میشونیم که مدافعین حرم برای پول به سوریه میروند؛ شستشوی مغزی شده اند؛ تندروهای شیعه اند (بلاتشبیه داعش شیعه اند)؛ اوباش هستند؛ افرادی سرخورده اند که حتی نتوانسته اند کار پیدا کنند و از بیکاری به جمع نیروهای نظامی پیوسته اند؛ یا اینکه.... . اینها نتیجه همان دور شدن و شکاف افتادن است. حقیقتا واقعیت ماجرا خیلی متفاوت است. در اینجا قصد ندارم بگویم برای چه می روند، فقط می خواهم دعوت کنم به در کنار هم نشستن و برای لحظاتی دنیا را از دریچه دیگران دیدن. میدانم که به خیلی ها ظلم شده است اما میخواهم بگویم باید گذشته را بخشید. کنار گذاشت. برای ساختن آینده باید از گذشته گذشت هرچند نباید فراموشش کرد. اگر میخواهیم آن اتفاقات دیگر تکرار نشود و در مقابل این موج تهدیدات بی سابقه که از داخل و خارج در عرصه های مختلف از فرهنگ گرفته تا اقتصاد و امنیت و سیاست خارجی ایران را حفظ کنیم؛ باید برای پر شدن این شکاف ها گام های عملی برداریم. باید سعی کنیم به هم نزدیک شویم و با هم زندگی کردن را یاد بگیریم. وگرنه همه ما خواهیم باخت. میتوانیم از کار های خیلی ساده شروع کنیم. از علایق مشترک. از ورزش و فعالیت های مذهبی. لازم نیست یکدیگر را تغییر دهیم فقط سعی کنیم یکدیگر را بفهمیم. همین.
من فقط می خواهم بگویم که از این شکاف باید ترسید.