فیس بوکولوژی!
منتقل شده از وبلاگ قبلی:
برنامه پارک ملت که پخش میشد چند قسمتی راجع به مسائل اجتماعی فوتبال صحبت کردند. یک خانم دکتری بود که حرف جالبی زد و مضمون حرف ایشان این بود که استادیوم فوتبال خودش یک اخلاق و فضای خاصی دارد مستقل از افراد آن. مثلا میگفت یک پزشکی که شخصیت اجتماعی خاصی دارد وقتی به استادیوم میرود رفتارهایی انجام میدهد که هیچوقت در حالت عادی انجام نمیدهد یا حرفهایی به زبان می آورد که اگر خودش باشد و خودش این حرفها را نمیزند و او انگار که در فضای مستقل استادیوم حل میشود.
گمانم فیس بوک هم همچین فضایی پیدا کرده. یعنی خودش یک اخلاق و منش خاص دارد که افراد ناخواسته در همان فضا قرار میگیرند و به همان سبک رفتار میکنند. یک فضای لودگی و انتقادی نسبت به فضای کشور با گرایشهای دین گریزی و حتی دین ستیزی. خیلی ها را در فضای عادی میشناسم که رفتارهای معقولی دارند و حرفهای حساب شده ای میزنند اما همین آدمها همین که وارد فیس بوک میشوند حرفهای خاصی میزنند که به تعبیری "فیس بوک پسند" است. معمولا لایک های بالا هم مربوط به همین حرفهای "فیس بوک پسند" است.
عکسهای پروفایل هم که خودش مثنوی هفتاد من است! راجع به خانمها انگار میشود یک قاعده استنباط کرد: چادری ها در فیس بوک مانتویی اند؛ مانتویی های پوشیده مانتویی بدحجاب؛ مانتویی های بدحجاب در حد مدلهای اروپایی! باز عکس پروفایل آقایان انصافا در کل معقول تر است!
یکی از دلایلی که من از فیس بوک کنار کشیدم همین بود. دوست نداشتم در فضای غالب حل شوم. خیلی های دیگر هم دیدم که به همین دلیل کشیدند کنار