سوتی بمعنی الاخص!
منتقل شده از وبلاگ قبلی:
هروقت یادم میفته "اوه اوه اوه" از نهادم بلند میشه. دبستانی که بودم پیروی جو عمومی جامعه و تا حدی متاثر از فضاهای خانوادگی منم خیلی اهل سیاست شده بودم. یک دفتری درست کرده بودم و تکه های روزنامه رو می بریدم و میچسبوندم و زیرش توضیح مینوشتم. مثلا عکسهای حجاریان و سعید عسکر و کلی چیزهای دیگه. اینها رو به بقیه هم نشون میدادم و چون سن ام کم بود تشویقم میکردند.
بعد از قضیه کنفرانس برلین و پخش اون صحنه ها از تلویزیون یکی از طنزنویس ها یک شعری راجع به علی لاریجانی (که اون موقع رئیس صداوسیما بود) نوشته بود که از این قرار بود:
علی کوچولواین مرد کوچک
رفته جام جمبا چهار تا پفک
علی کوچولو تو اصلاحات نیست
مثل من و تو،تو این باغها نیست
جام جم دیش داره،ماهواره داره،ماهواره هاش صحنه داره،وای وای وای
علی کوچولو! این صحنه هارو؛تنهایی نبین
یک وقت هول میشی،دیم دیم دیم دیم دیم
جام جم حوض داره،برلین داره،"چراغ"داره،فحش داره،نانای داره،دیم دیم دیم
من این شعر رو حفظ کرده بودم و احساس میکردم خیلی کار بامزه ای کردم و هرکدوم از اعضای فامیل رو که میدیدم این شعر رو براش میخوندم. اون موقع میدیدم بعضی ها جا میخورند اما نمیفهمیدم چرا!
الان که بزرگ شدم تازه به عمق فاجعه پی بردم که من دبستانی زل میزدم تو چشم طرف و با اعتماد به نفس تمام میگفتم:
علی کوچولو! این صحنه هارو؛تنهایی نبین
یک وقت هول میشی،دیم دیم دیم دیم دیم!!!!