الدین

"الدین" در ابتدا یک وبلاگ گروهی بود. بعد از فیلتر شدن، یکی از نویسندگانش آن را با آدرس جدید در بلاگفا ادامه داد. این وبلاگ مجددا در فروردین 95 گروهی شد و به "بیان" مهاجرت کرد. بخشی از مطالب وبلاگ قبلی نیز به اینجا منتقل شد.
وجه تسمیه "الدین" این است که انتهای نام مستعار تمام نویسندگان "الدین" دارد. لذا نه این وبلاگ تنها به مقوله دین خواهد پرداخت و نه خدای نکرده نویسندگان ادعا میکنند نورانیت و شرافتی برای دین به ارمغان آورده اند

آدرس کانال تلگرامی:
https://telegram.me/aldin_blog_ir

بعد از انتشار یادداشت «امام صدری که آنها می گویند» با دوست خوبم سراج الدین صحبت کردم. او نسبت به نیمه دوم یادداشت انتقاداتی داشت و میگفت بیشتر«شهاب الدین» است تا «امام موسی صدر»! خلاصه حرفش این بود که متن بیشتر مدعیات و علایق شهاب الدین است و به اندازه کافی دلیل و مدرک ارایه نشده است. این پست به پیشنهاد سراج الدین منتشر می شود. در این پست، روش استنباط حکم دینی توسط امام موسی صدر به عنوان یک مجتهد، در مقایسه با نظر و روش استنباط یکی از روشنفکران دینی طرح شده است. اگر من خوب نوشته باشم شما قاعدتا بعد از خواندن این مطلب به خوبی خواهید دانست که چرا راه امام صدر و روشنفکران دینی دو راه مختلف است. لطفا بخوانید:

 «مجتهد، مستنبط حکم الهی است»: امام صدر خوبی و فضیلت بسیار دارد. اما در این مختصر می خواهیم از فقاهتش بگوییم. از دقت و حساسیتش در تبیین دو اصل مهم در استنباط و عرضه حکم دینی. می دانیم که امام به عرضه نظرات نو و نادر مشهور است. اما آیا این «نو» بودن به معنی نبودن این آرا در شریعت اسلام است؟ امام صدر تاکید دارد که نه! آیا روشن‌بینی و به اصطلاح روشن‌فکری او در استنباط حکم دینی بدان معناست که او نیز مثل بعضی ابنای زمان ما چیزی را تشریع می کند؟ آیا مصلحت امت را او می سنجد و حکمی ابداع می کند؟ آیا او حکم قرآن را نسخ موقت می کند؟ بیایید پاسخ سوالاتمان را از خودشان بگیریم:
« اجتهاد یعنی تلاش فراوان و در حد وسیع برای به دست آوردن حکم شرعی از ادله شرعی. این سخن بدین معناست که مجتهد، قانون‌گذار نیست و قوانین شرعی را تغییر نمی دهد، بلکه توان خود را برای استنباط احکام و اجرای آن بر موضوعات صرف می کند...بسیار اتفاق می افتد که موضوع، امری جدید است و در زمان پیامبر و ائمه نظیر نداشته است. در این مورد مجتهد تلاش دارد که حکم این موضوع را از قوانین و اصول کلی به دست آورد. به عبارت مختصر، نقش مجتهد دریافت حکم خداوند برای موضوعات است و نقش وی نه ملاحظه و رعایت مصلحت و یا اوضاع و احوال است و نه وضع قانون و یا حکم جدید...اجتهاد حرکتی است فکری و مجتهد، استقلال در رای دارد، و تلاشی است برای اجرای احکامی که استنباط شده اند در زندگی پیشرفته بشری. البته، با حفظ چارچوب الهی احکام و اگر مجتهد به این چارچوب مقید نشود، حکم دینی مفهوم و اساس خود را از دست می دهد، زیرا جوهره دین، الهی بودن و صادر شدن آن از جهان غیب است. اگر ما از این غیب منقطع شویم و احکام را بر اساس مصالح و اوضاع و احوال استنباط کنیم، در این صورت حکم دینی نیست، بلکه صرفا قانونی است که بشر وضع کرده است.» [1]

اگر اینطور است که امام می گویند پس چرا عده ای می گویند که بعضی نظرات ایشان نو و نادر است؟ ایشان در بالا اشاره کردند که «بسیار اتفاق می افتد که موضوع امر جدیدی است». غیر از «موضوع» ایشان در این زمینه توضیح دیگری هم دارند:
« این ایمان به غیب که انسان بدان نیاز دارد، نباید با خرافه ها و افسانه ها مخلوط شود و یا سبب دردسر برای وی و مانع رسیدن وی به کمال شود. ما خواستار غیبی هستیم که تصویری حقیقی و سرشار از خیر و زندگی و زیبایی از جهان عرضه کند، جهانی که بر پایه حق و عدالت بنا شده باشد.»[2]

بله امام صدر حکم خدا را از بند خرافه‌ها و افسانه ها و تنگ‌نظری ها و سنت‌های عصری رها می کند و چون بعضی چنین نمی کنند و در نتیجه درباره برخی موضوعات به جای حکم خدا حکم مقید به خرافه را اعلام می‌کنند نظرات امام صدر نو و نادر به نظر می رسد.
امام صدر علاوه بر ادله دینی دلیلی عقلی نیز بر این تقید خود عرضه می کنند و به ما می گویند که چرا عالم دینی نباید مثل یک دانشور عرفی از پیش خود چیری را بر حکم دینی تحمیل کند:
«همه می دانیم که ایمان به غیب نقش مهمی در زندگی آدمی ایفا می کند و موجب می شود که دین جایگاهی ویژه در برابر علم و فلسفه و حقوق و اخلاق داشته باشد. امروزه و در قرن بیستم، انسان بیش از هر زمانی نیازمند ایمان به غیب است و نه نیازمند محصولات مدرن متزلزل زمانه، تا قلب او اطمینان و اعصابش آرامش یابد و تمایل های نامحدود وی تامین شود و نگرانی‌های فزاینده اش کاهش یابد.» [3]

امام صدر امام صدر است. او می داند که روشن‌اندیشی دینی قواعدی دارد و الا دینی نیست. پیام او به روشن‌فکران دینی زمان ما این است که حکم باید الهی باشد. و همو باز می داند که فقیه شجاع کسی است که ملاحظه خرافه‌ها وسنت‌های عصری را نکند و به دگم اندیشان نیز خطاب می کند که حکم الهی را از این بندها رها کنید.

اما و اما قاعده اول از نظر روشن‌فکران دینی حتی آنها که درس فقاهت خوانده اند دور مانده است. استاد محسن کدیور امروز در بیان نظرات خود [4] به وضوح سخن از نسخ موقت احکام قرآن می گوید و فهم مردم زمانه  را ضابطه نسخ موقت بعضی احکام قرآن معرفی می کند. کسی به گوش ایشان برساند که حضرت استاد! این دیگر حکم دینی نیست. حکم مردم زمانه است. حکم ماست. حکم شماست. فردا که فهم متزلزل مردم زمانه تغییر کرد باز هم باید شاهد نظرات جدید شما درباره نسخ بالعکس احکام قرآن باشیم؟! 

جناب آقای کدیور! کسی به مراتب فضل و علم شما شک ندارد. اما چه کنیم که «چون غرض آمد هنر پوشیده ماند...» وقتی بنا باشد مردم زمانه(دگراندیشان) از آرای ما - که از قضا وارد یک کارزار سیاسی هم شده ایم- خوششان بیاید باید هم چنین کنیم. متاسفم که بگویم همان قدر که نظرات شما در باب فقه سیاسی -به عنوان یک مستنبِط حکم الهی- روشن و متکی به متون و نصوص و سیره معصومین و آیات قرآن است در باب مسائل اجتماعی و بخصوص مسائل زنان ضعیف و متناقض است تا جایی که کودکی مثل من هم آن را تشخیص می دهد. سخن از «نسخ احکام قرآن» به همین راحتی؟! خوب است بدانید امام صدر چگونه با ظرافت و تیزبینی وقتی می خواهد از چند همسری بحث کند حساب نص قرآن را از سیره معصومین جدا می کند. [5] ائمه انسان بوده اند و در عصر خود می زیسته اند و ممکن است با قرائنی قسمتی از سیره پاک آنها را معطوف به اقتضائات و شرایط عصر و دوران آنها باشد اما آیا چنین برداشتی از آیات قرآن نیز ممکن است؟ اگر اعتقاد دارید جامعه مسلمین از اجرای احکام «نظام حقوق زن» در اسلام ناتوان است یعنی بعضی احکام را اجرا می کند و بعضی دیگر را ناقص اجرا کرده یا اساسا تعطیل می کند و در نتیجه به زنان ظلم می شود، این حرف دیگری است. اما متاسفانه نسبت به نص قرآن ادعاهایی را مطرح می‌کنید.

پی‌نوشت:

1 و 2 و 3  -  ماه نامه نسیم بیداری، شماره 22 ، آذر 90 ، صفحه 106 ، «فقه و اجتهاد از نگاه تشیع»

4 - بازخوانی حقوق زنان در اسلام، «عدالت مساواتی» بجای «عدالت استحقاقی»

5 - او این قاعده را تنها قابل تعمیم در جوامعی با شرایط خاص، مثلا شرایط پس از جنگ می دانست. با این اوصاف تاکید داشت:«قرآن در هیچ نص صریحی از جواز چندهمسری مطلق یاد نکرده است». امام صدر در مورد سیره معصومین در چند همسری نیز آن را مخصوص شرایط خاص دانست:«سیره پاک  پیامبر و سلوک اصحاب و امامان سیره ای عملی است و مطلق نیست و چون ادله لبی در اصطلاح علمای علم اصول می توان آن را به علل خاص و شرایط مشخص مخصوص دانست». موسی صدر ،  روح تشریع در اسلام ،  تهران ، نشر شهر ، 1387

۹۵/۰۶/۰۹
شهاب الدین

نظرات  (۳)

۰۹ شهریور ۹۵ ، ۰۳:۰۲ ماهیِ نفس کِش! :)
باورم نمیشه چطور من ایشونو نمیشناختم
بارها اسمشونو شنیده بودم اما هیچوقت دنبالش نبودم ک بدونم کی هستن...
پاسخ:
احساس شما شبیه به احساس منه وقتی اولین بار جدی امام صدر رو دنبال کردم...قبل از اون اسمشون رو شنیده بودم اما خوب دقت نکرده بودم...امام صدر فعالیت هاش افکارش خودش یه دریاست برای شناختن...پیچیدگی های ربوده شدن و اسارتش و ازاد نشدنش یه دریاست شاید هم باید بگم یه گرداب...
اگه دین را به مثابه یک روش ببینید، روشی برای سعادت بشر... شاید دیگر نیاز به جدل بین روشنفکر دینی و آخوند سنتی و آخوند نو اندیش نباشد... که البته در هر سه قشر هم آن قدر انسانهای بزرگ هست که دلشان برای سعادت دنیوی و اخروی مردم زمانه می تپید و اتفاقا هم برخی مورد پذیرش مردم زمانه شان بوده اند و برخی نبوده اند...
و البته در هر سه قشر بسیار آدمها بوده اند که دین را در خدمت منافعشان گرفته اند تا با وعده ی آخرت با دنیای مردم بازی کنند

پاسخ:
این مطلب درباره روش استباط صحیح و دقیق احکام دین بود.
اما به نظر من بیشتر حاصل جدل درونی نگارنده بر سر نقض آنچه غلط می پندارد بود...
پاسخ:
تلاش نگارنده برای نشان دادن یک تفاوت بود با سند و مدرک. بین تقید به نص با نسخ موقت نص با عرف زمانه فاصله زیادی است برادر!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی