الدین

"الدین" در ابتدا یک وبلاگ گروهی بود. بعد از فیلتر شدن، یکی از نویسندگانش آن را با آدرس جدید در بلاگفا ادامه داد. این وبلاگ مجددا در فروردین 95 گروهی شد و به "بیان" مهاجرت کرد. بخشی از مطالب وبلاگ قبلی نیز به اینجا منتقل شد.
وجه تسمیه "الدین" این است که انتهای نام مستعار تمام نویسندگان "الدین" دارد. لذا نه این وبلاگ تنها به مقوله دین خواهد پرداخت و نه خدای نکرده نویسندگان ادعا میکنند نورانیت و شرافتی برای دین به ارمغان آورده اند

آدرس کانال تلگرامی:
https://telegram.me/aldin_blog_ir

امام صدری که آنها می گویند...

دوشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۳۴ ب.ظ

 

 

بسیار گفته شده که امام صدر موسیقی را حلال می دانست و موسیقی را دوست داشت، که راست است و حقا چنین بود. گفته شده که اهل کتاب را طاهر و پاک می دانست و با همین مبنا کسب و کار یک بستنی فروش مسیحی را با خوردن بستنی در مغازه او نجات داد، که این هم درست است. اما خیلی از حرف ها را نمی گویند یا کمتر بر آن تاکید می کنند، چون با امام صدری که ساخته اند جور در نمی آید.

کدام امام صدر؟ امام صدری که شبیه به «بودا» و ضد جنگ است یا امام صدری که امام مقاومت است ، که افواج مقاومت لبنانی را راه می اندازد، امامی که برای برقراری موازنه پای ارتش سوریه را به لبنان باز می کند. امامی که تشیع مساله و دغدغه او نیست، یا امامی که بر هویت خاص  شیعی خود و طایفه اش در جامعه اصرار می کند هرچند این هویت را بهانه تضییع حقوق دیگران قرار نمی دهد. امام صدری که مردد است و در گروه روشنفکران دینی پشیمان و شرمنده دسته بندی می شود و می خواهد همه احکام دین را برای خوشامد جهان جدید دست کاری کند ،یا امامی که فقیه است و از ثابت بودن احکام دین میگوید و حتی این را امتیاز دین می داند و معتقد است بشر در زمانه ای که علم هر روز متغیر می شود باید به جایی تکیه کند تا ارام بگیرد و آن احکام ثابت دین است. امام صدری که ما می شناسیم و امام صدری که آنها می گویند.
امام صدر در مکه بود. اگر امام صدر به مدینه می رسید بسیاری از سیاست هایش تغییر می کرد. البته روش امام صدر و شخصیت او قطعا نرم تر از رهبر کبیر انقلاب مرحوم امام خمینی و رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای است. اما و اما این به معنی مسامحه گر بودن امام صدر نیست. امام صدر خیلی بیشتر از کسانی که امروز طیف امام صدر خوانده می شوند، متعصب بر اصول بود، منتها با سیاست و تدبیر کار را پیش می برد.

امام صدر بر تاسیس مجلس اعلای شیعیان پافشاری می کند در حالی که دیگران تاسیس این مجلس را موجب تفرقه می دانند و می گویند نیاز جامعه تقریب و وحدت است، اما جواب امام صدر این است که تقریب قبل از تعریف و تثبیت هویت یک طایفه به معنی حل شدن و غرق شدن آن طایفه در دیگران است. او بالاخره مجلس اعلا را تاسیس می کند و از موضعی عزتمندانه وارد مباحث تقریبی می شود. امام صدر حتی در لبنان با اینکه با اهل سنت رابطه خوبی دارد وقتی بر یک کتاب -که نوشته یک مسیحی درباره حضرت زهرا است - می خواهد مقدمه بنویسد به قضیه فدک و غصب حق آن حضرت اشاره می کند. امام صدر از اذان ورژن شیعی نمی گذرد منتها با شیوه ارام خودش. امام صدر از مغرب شیعی نمی گذرد منتها با روش خودش.

سخنرانی امام صدر به مناسبت ورود آیت الله حکیم به لبنان واقعا غوغاست. در آنجا کاملا واضح فاصله خودش را معلوم می کند با کسانی که می خواهند مصلحت را به احکام دینی تحمیل کنند. از قوانین موضوعه بشری انتقاد می کند و می گوید فقیه حقوقدان نیست. فقیه مستنبط حکم الهی است. فقیه باید به ناب ترین حکم برسد و در این مسیر پیرایه های خرافی را بزداید اما این به معنی سنجیدن مصلحت و اعلام نظر خود نیست. از این سخنرانی معلوم می شود که نسبت امام صدر با کسانی که امروز با سنجه اخلاق عرفی، به خیال خود، اعتبار احکام اسلامی چون حجاب را تعیین می کنند چیست.

اما چرا امام صدر متفاوت است؟  امام صدر قائل به تدریج در اسلامی سازی جامعه بود و این موضوع را در سیر تحول فعالیت های او می توان مشاهده کرد. او اگر چه در ذهن خود مدینه فاضله ای داشت و نسبت به خوب و بد بی تفاوت نبود اما معتقد بود باید مثل پیامبر با توجه به ظرفیت مردم دست آنها را بگیرد و قدم به قدم با احکام شریعت و قواعد جامعه صالح مانوس کند. اما این حرکت تدریجی بهانه ای برای سکون نبود. او مثل ما نبود که عبارت «کار فرهنگی» را بهانه ای برای بی تفاوتی قرار می دهیم.

نمی شود مثلا به فلان عکس امام صدر با پرستارها استناد کرد وگفت نظر امام صدر درباره حجاب این بود. امام صدر درباره وضعیت فرهنگی لبنان می گوید مساله در لبنان برهنگی است. شهید چمران می گوید درصد بالایی از دخترانی که در عشرتکده های بیروت فاحشگی می کردند دختران شیعی بودند. حالا امام صدر آن دختری را که تا دیروز رقاصی و فاحشگی می کرد را از استضعاف مالی و فکری می خواهد نجات دهد و به سمت فعالیت های مفید اجتماعی سوق دهد؛ دانشکده پرستاری تاسیس می شود و دخترانی از همان طبقات اجتماعی دانشجوی این دانشکده هستند. امام صدر آدمی نیست که ناگهان از این دختران حجاب تمام بخواهد و از آنها فاصله بگیرد. این لباس نسبت به وضعیت دیروز آن دختران حجاب محسوب می شود. اما سقف خواسته های امام صدر این نبود.

متاسفانه امروز بسیاری از روشنفکران دینی و هر کسی که در دینش سست است و به احکام دینی توجه کافی ندارد، از امام موسی صدر دم می زنند و این هم از مظلومیت امام صدر است.

 


این چند خط را در ابتدا برای برادر خوبم شرف الدین نوشتم اما با پیشنهاد او دستی به سر و روی متن اولیه کشیدم و برای انتشار در اینجا آماده کردم. فردا  نهم شهریور سالروز ربوده شدن امام موسی صدر است. امام موسی صدری که ما نمی توانیم او را مرحوم بنامیم نه تنها بخاطر اسناد و ادله قطعی که دلالت بر حیات او دارد بلکه بخاطر همه سال هایی که در انتظار او بوده ایم. شدیدترین عواطف جوانی من معطوف به مردی بوده است که سی و هشت سال است در اسارت زندگی می کند. از ده سال پیش که با امام صدر اشنا شدم کمتر روزی بوده است که به او فکر نکنم و منتظر خبر آزادی او نباشم. هنوز هم ناامید نیستم و برای آزادی او دعا می کنم. دعا کردن کمترین کاری است که می توانم بکنم.

 

 

۹۵/۰۶/۰۸
شهاب الدین

نظرات  (۶)

بسی لایک
مطلبتون ترغیبم کرد به بیشتر شناختن ایشون . ممنون
پاسخ:
سلام. خوشحالم کردید. امیدوارم در مسیر شناخت ایشون گرفتار بعضی از این تریبون های تحریف گر امام نشید. موفق باشید.یاعلی
سلام، 

ایکاش زنده باشد و بیاید و ببینیم خوش خیالی های ما چگونه تعبیر می شود. همانطور که در مورد دیگران سراب را بجای آب گرفتیم.
پاسخ:
سلام. ان شالله که بیایند
من نمیشناختم ایشون رو بعد از خوندن این پستتون سرچ کردم :) ممنونم :)
پاسخ:
خواهش می کنم. چقدر جالب.خیلی خوشحال شدم. امام صدر واقعا دوست داشتنیه بخاطر خیلی چیزها...خوشحالم که این نوشته باعث آغاز آشنایی شما با امام صدر شده. البته احتمالا تو سرچ تون به این موضوع رسیدید ولی من هم عرض می کنم که این امام صدر نازنین هم وطن ما هستند. ایرانی هستند و رفتنشون به لبنان هم یک قضیه مفصل است...
۱۰ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۲۰ سنگـــ ـــول
ابعاد فکری امام موسی صدر  از طریق نوشته ای از سیمین بهبهانی برام جذابیت پیدا کرد.
نوشته شما هم در مورد این شخص برام جالب بود. 
پاسخ:
سلام. البته فکر می کنم اون نوشته ای که میگید از سیمین دانشوره...همسر جلال آل احمد...امام صدر با جلال دوست بوده و به خونه جلال می رفته...اولین بار که سیمین امام صدر رو می بینه که اون موقع یه جوون بیست و خرده ای سال بوده ظاهرا به ایشون میگه تو حق نداری انقدر خوشگل باشی...تو امامی یا پیغمبری که انقدر خوشگلی........................آخی میشه ما هم امام صدر رو تو همین دنیا ببینیم؟
ابتدا عرض کنم که موسی صدر انسانی بزرگ و وارسته است که بسیار به دیده ی احترام به ایشان می نگرم و او را مهمترین و محبوبترین رهبری دینی جوامع شیعی در دهه های اخیر می دانم.
اما...
این که سراج الدین می گوید این امام موسی صدر ساخته ی ذهن شهاب الدین است را قبول ندارم، بلکه معتقدم از مهمترین ویژگی های او این است که هم آن است و هم این... حتی اگر جمع اضداد باشد
اما بیایید از منظر دیگری به ایشان فکر کنیم!! (صرفا پرواز خیال است و لزوما چنین نیست!)
اگر ایشان زنده می بودند، یک روحانی با سن و سال حدود آقای جنتی بودند... شاید هم صلابت کلامشان متزلزل شده بود.. (شاید)
شاید نواری از گفتگوی ایشان از فلان جلسه منتشر می شد که حکم به اعدام هزاران نفر داده بودند...
شاید هم مثل کاسترو حکومتش باعث موارد متعدد نقض حقوق بشر، آوارگی بیش از یک میلیون هموطن و تضعیف اقتصاد کشورش می شد!
من همه ی اینها را نه از غرض ورزی، و صرفا درباره ی موسی صدر، بلکه از سر واقع نگری می گویم و می توانید به جای ایشان، مرحوم بهشتی، مرحوم مطهری، یا حتی علی شریعتی را بگذارید!!!!!!
 چرا که دور زمان نشان داده که آدمها ( خیلی هایشان نه همه) با قرار گرفتن در موقعیت قدرت چنان عوض می شوند که از چشم می افتند...
موسی صدر بیش از هر چیز دیگری یک راز سر به مهر است...
از مهاجرتش از ایران به لبنان، ارتباطات خاصش، اخلاق پیامبرگونه اش، پنهان شدن ناگهانی اش، شایعات پس از حبسش، پیدا نشدنش حتی بعد از مرگ قذافی ... و مرگی که هیچکس نمی خواهد بپذیرد... انگار که این رازها قصد آشکار شدن ندارند...


پاسخ:
سلام. دو نکته: اول اینکه امام صدر بیش از میان همه کسانی که نام بردید(از میان مبارزان اسلام گرا)  تنها کسی است که در قدرت بود. یعنی آن امام صدر زیبا و اهل مدارا با مسیحیان امام صدر در قدرت است. آن امام صدری که علیرغم انواع و اقسام کارشکنی محمد منتظری ها و جلال فارسی ها با رافت و رحمت با آنها رفتار می کند امام صدر در قدرت است. همه انقلابیون از جمله مرحوم بهشتی بعد از انقلاب قدرت را دیدند اما امام صدر قدرتی نزدیک به ولی فقیه را در لبنان داشت. البته ولی فقیهی که محدودیتی به اندازه سهم طایفه اش از قدرت دارد. اما و اما در خود طایفه قدرت مطلق دارد. اگر میزان صبر و شکیبایی او در برابر مخالفان شیعه اش را با دیگران قیاس کنیم وضعیت ممتاز او روشن می شود. و دوم اینکه هم درس های امام صدر از جمله آیت الله شبیری که هم سن ایشان است هنوز الحمدلله زنده اند و فعال پس ما خیلی هم نباید به مرگ طبیعی فکر کنیم. و ثانیا اینکه خندان صدر اساسا خاندان معمری است ماشالله. همین برادر ایشان که هنوز هستند الحمدلله و ماشالله چشمشان نزنم، فکر می کنید چند سالشان است؟ متولد 1305 هستند...ان شالله 120 سالگی ایشان را هم ببینیم. خلاصه اینکه زیر بار مرگ طبیعی نباید رفت بنا به دلایل طبیعی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی