راننده تاکسی و توصیه های جعلی عمه و خاله!
چند وقت پیش سوار تاکسی شدم و در حالیکه در اواسط بحث رسیده بودم سعی کردم به دقت مثل همیشه شنوده خوبی در یکی کرسی های آزاداندیشی در ایران باشم! راننده تاکسی و مرد میانسالی که کنارش نشسته بود می گفت این ها گفتند می خوایم مثل امام علی و پیامبر عمل کنیم اما آخوند ها این قدر حدیث جعل کردند که کی میدونه امام علی چی گفته و چیکار کرده!
بحث با چرخشی دیدنی از حوزه علم رجال به اقتصاد رسید و در نقد وضع موجود اعم از مسئله بیکاری و تورم پیش می رفت که به علت منشوری بودن بخشی از آن قابل ذکر نیست، فقط همین قدر بگویم که خلا آقا پورحسین را به عنوان مجری موفق مناظره های 88 احساس کردم! که اگر ایشان هم در جوار ما در تاکسی حضور داشت، هم نمی گذاشت بحث تا این حد منحرف شود و هم در مورد کاندیدای غایب ( ناصر الدین شاه) صحبت شود و دست آخر اینکه چند دقیقه ای هم شاید وقت به ما می رسید!
مرد میانسال در مورد امیرکبیر و ناصر الدین شاه صحبت کرد و گفت امیرکبیر به شاه نامه نوشت که مملکت با توصیه عمه و خاله اداره نمی شود! و... متاسفانه زود تر از حد توقع و انتظار به مقصد رسیدم و از ماشین پیاده شدم اما ذهنم درگیر چند مسئله شد نامه ای که مرد میانسال به آن رفرنس می داد به شرح زیر است:
« قربانت شوم، الساعه که در ایوان منزل با همشیره همایونی به شکستن لبه نان مشغولم، خبر رسید که شاهزاده موثق الدوله حاکم قم را که به جرم رشا و ارتشا معزول کرده بودم به توصیه عمه خود ابقا فرموده و سخن هزل بر زبان رانده اید. فرستادم او را تحت الحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که اداره امور مملکت با توصیه عمه و خاله نمی شود. زیاده جسارت است. تقی»
نامه فوق الذکر مشهورترین نامه میرزا تقی خان امیرکبیر است که نه تنها در تاکسی و شبکه های اجتماعی که در فضای سیاسی و اجتماعی ایران نیز به آن استنادات گسترده ای می شود از جمله حمید رسایی در مصاحبه ای پس از حمله به آقای فیروز آبادی رئیس ستاد مشترک کل نیروهای مسلح به این نامه استناد می کند و یا روزنامه وطن امروز که زندگینامه ای از امیرکبیر چاپ کرده و به نامه مذکور اشاره می کند وجالب تر از همه که استاد مسلم تاریخ آقای معتضد در تلویزن این نامه را می خواند و همگی بیت الغزل نامه را پرطمطراق تکرار می کنند، که آری! اداره امور مملکت با توصیه عمه و خاله نمی شود!
هرچند که اساتید برجسته به کرات گفته و نوشته اند که این نامه مثل بسیاری از مطالب دیگر که در فضای مجازی به سرعت بازتولید می شود جعلی است و به هیچ وجه به امیر کبیر مربوط نمی باشد و برای آن دلایل بسیاری آورده اند از جمله آنکه در هیچ کتب معتبری در باره امیرکبیر چنین نامه ای منتشر نشده. از جمله کتب ارزشمند امیرکبیر ایران مرحوم آدمیت و امیرکبیر مرحوم عباس اقبال آشتیانی! همچنین هیچ شباهتی بین خط امیرکبیر و این سند جعلی وجود ندارد! و حتی اگر چندان خوشایند ما نباشد اما واقعیت این است هیچ گاه امیرکبیر حتی در دوران تبعید این چنین با شاه سخن نگفت و همواره نامه با عبارت «قربان خاک پای همایونت شوم» شروع می شد و با تعبیر «زیاده جسارت نورزید، باقی الامر همایون مطاع» خاتمه می یافت و دهها دلیل دیگر که سندیت این نامه را زیر سوال می برد اما برای ما امروز چه اهمیتی دارد مهم این است که اداره مملکت با توصیه خاله و عمه نمی شود و چه بهتر برای ما که چنین جمله ای را امیرکبیر گفته باشد!
در جامعه امروز نسبت به روایات ائمه حساسیتی وجود دارد که آیا این روایت صحیح السند هست یا خیر؟ بسیاری از افراد کل روایات را به این بهانه کنار می گذارند درست است که دقت در سند روایات ائمه و یا هر کس دیگری امر پسندیده و قابل ستایشی است اما به شرط آنکه در این مورد وحدت رویه وجود داشته باشد نه اینکه سرسوزنی حساسیت نسبت به سندیت جملات دیگران نداشته باشیم. فرقی نمی کند امیرکبیر باشد یا دکتر شریعتی! صادق هدایت باشد یا احمد شاملو! نامه ها، جملات و خاطرات آن ها را به سرعت فوروارد می کنیم در حالیکه کاش اندک حساسیتی نسبت به اعتبار و سندیت آن داشته باشیم!
خیر مقدم جناب محی الدین:)
جای قلمتان حقیقتا میان دوستان خالی بود
فرمایش شما کاملا صحیح است... این که صحت روایت یا گفته بزرگان بررسی شود و سپس نقل شود که واقعا ایده آل است...
من فکر می کنم؛ حداقل کاری که می شود کرد... این که
برای نقل یک روایت یا جمله، یک بررسی کوتاه سندی شود، و نقل قول با ذکر راوی یا سند هم صورت بگیرد، خوب است... درست مثل سندیت احادیث که گفته می شود:
قال فلان عن فلان بن فلان عن ....
بدین ترتیب
اگر در صحت موضوع تردیدی باشد...حداقل مشخص میشود، خطا و اشتباه از کجا نشأت گرفته