غریزه ای با رنگ و بوی خون
تابستان پارسال برای انجام یک کار پژوهشی حدود 10-15 روز به صورت شبانه روزی رای می خواندم و خلاصه می کردم. رای ها صادره از سوی هیئت عمومی کیفری دیوانعالی کشور بود. مبنای انتخاب رای ها یک قاعده کیفری فقهی-حقوقی تقریبا عام بود که باعث می شد رای ها تنوع زیادی داشته باشند و انواع مختلفی از جرایم را شامل شوند.
یک نکته ای که در پرونده های قتل توجهم را جلب کرد این بود که تعداد بسیار زیادی از قتل ها (شاید بشود گفت 70-80 درصد قتل ها) یا مستقیما مرتبط با مسائل جنسی بودند، یا وقتی ریشه یابی می شد انتهایش به مسائل جنسی می رسید. خیلی برایم عجیب بود که بین مسائل جنسی و قتل اینقدر ارتباط وجود دارد.
دیدم چقدر قرآن تعبیر زیبایی دارد که میفرماید لا تقربوا الزنا. نمی گوید که زنا نکنید، بلکه می فرماید حتی نزدیکش هم نشوید. نزدیک شدن به این جور مسائل به خود این مسائل ختم نمی شود و ممکن است کار به خونریزی و قتل کشیده شود.
چند نمونه از این پرونده ها را به عنوان مثال می آورم. برای اینکه اینجا طولانی نشود در ادامه مطلب می گذارم. فقط قبل از آن توضیح چند نکته به نظرم لازم است:
1- این آراء به صورت رسمی چاپ شده است. لذا جنبه محرمانه ندارد
2-چون ممکن است نقل کامل پرونده ملال آور باشد، به یک اشاره بسیار کوتاه بسنده می کنم. لذا جهت دیدن کل ماجرا به اصل رای مراجعه کنید.
3-پیشاپیش از اینکه برخی کلمات نامناسب در متن هست عذرخواهی می کنم. طبیعت مسائل کیفری اینگونه است