نهاد مرجعیت، تقدس دین یا فرد
روز چهارشنبه 22 فروردین ماه امسال و یک روز مانده به سالروز شهادت امام موسی کاظم (علیه السلام)، حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی در درس خارج خود فرمایشاتی در رابطه با لزوم تعطیلی سراسری کشور در روز شهادت امام کاظم (علیه السلام) داشتند. ایشان فرمودند «این مملکت باید در عزای حضرت امام موسی بن جعفر علیهما السلام یک پارچه سیاه پوش بشود اگر زمامداران مملکت غیرت دینی داشته باشند باید این امام تعطیل رسمی بشود
این عمل است که باید انجام بشود اگر زعمای مملکت انجام دادند و الا ما به حول و قوه ی خدا این مطلب را عملی می کنیم تا نتیجه ی مطلب ظاهر بشود هفت سال در ظلم مطامیر آن هم مملکتی که یک طرف پسر او و یک طرف دختر او ، روز شهادت او مردم مشغول به کسب و کار باشند ؟!
ای غیرتمندان شیعه فردا همت کنید بازارها را ببندید به این حکومت اعلام کنید که اگر شهادت این امام تعطیل رسمی نشود ما مالیات به این حکومت گمراه نمی پردازیم.»
شنیدن این صحبتها از جناب ایشان این سوال اساسی را در ذهن به وجود می آورد که جایگاه نهاد مرجعیت در تشیع چیست؟ هدف از تاسیس این نهاد چیست؟ شخص مرجع تقلید چه جایگاهی دارد؟
همه ما مکررا خوانده ایم و شنیده ایم که تقلید از یک مرجع دینی یک مساله عقلانی است و آن «رجوع جاهل به عالم است». همانطور که ما در مسائل مادی به پزشک و مهندس و وکیل و روان شناس مراجعه میکنیم، در مسائل دینی نیز باید به متخصص دین رجوع کنیم.
اما در عمل شاهد هستیم که میان متخصص دینی و متخصصان غیردینی تفاوتی مهم وجود دارد و آن این است که متخصصین سایر رشته ها تنها تا زمانی که از نظر فکری و جسمی توانایی های لازم را دارند در مسند امور هستند و هرگاه بنا به طبیعت بشری و بنا به نص شریفه "و من نعمره ننکسه فی الخلق" توانایی های خود را از دست میدهند، این امور را به دیگران واگذار میکنند. چرا که آنچه اهمیت دارد پیشرفت و اصلاح مداوم آن علم است و فرد متخصص نیز خود خادم آن علم است و موضوعیتی ندارد. البته پر واضح است که تجلیل و تکریم هر کسی که عمر خود را در مساله ای مفید و مهم صرف کرده است بر همگان واجب است. بارها شاهد بوده ایم که پزشکی متخصص که توانایی طبابت را از دست داده، خود را بازنشست کرده و مراسمهای تجلیل باشکوهی نیز برای او برگزار شده است.
اما ظاهرا نهاد مرجعیت از این قاعده مستثنی است و بازنشستگی مراجع تقلید صرفا با فوت ایشان محقق میشود. از آنجا که اغلب عالمان دینی اصول الصحه را رعایت میکنند، معمولا عمرهای طولانی دارند و در عمل در سنین بسیار بالا نیز عهده دار این مسئولیت سنگین هستند. به راستی کسانی که توانایی های آنان کاهش یافته به چه دلیل باید مسئولیت بدین بزرگی را بر عهده بگیرد؟
باید توجه داشت که آنچه مهم است، شریعت محمدی و فقه جعفری است. تمام علما و مجتهدین و مراجع و طلاب باید در خدمت دین باشند و منافع دین را بر منافع و موقعیت فردی خود ترجیح دهند. زمانی که فردی احساس کرد که توانایی های لازم برای تصدی نهاد مرجعیت را ندارد، باید به جهت حفظ منافع امر خطیر دین، از منافع و موقعیت شخصی خود چشم پوشی کند.
تشخیص نیازهای جامعه، شناخت دغدغه های مردم، سنجش تاثیر اتفاقات دینی بر اعتقادات مردم، شناخت تبعات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی هر رفتار، جزو ملزومات تصدی مرجعیت است.