بی ارزش شدن ریال و مسئولیت رای دهندگان
تصور کنید فردی شما را مجبور به دویدن در یک روز گرم تابستانی در مسیری کویری و طولانی کند و وقتی از شدت خستگی و تشنگی جانی در بدن نداشتید ۲ لیوان در مقابل شما قرار دهد و بگوید: یکی از اینها زهر است و دیگری آب گندیده، یکی را انتخاب کن. شما تلاش می کنید آب گندیده را تشخیص دهید و موفق می شوید. اما وقتی آن را می خورید و حالتان بد می شود، همان کسی که چنین شرایطی را برای شما ایجاد کرده می گوید: خاک بر سر نادان تو که آب گندیده خوردی و خودت را بیمار کردی و حالا برای من هم دردسر درست کردی.
داستان امروز نیروهای اصولگرایی که رای دهندگان به روحانی را مواخذه می کنند شبیه همین داستان است. چه در سال ۹۶ و چه در تمامی انتخابات های قبلی، مردم مجبور بودند از بین گزینه های مشخص شده توسط شورای نگهبان رئیس جمهور خود را انتخاب کنند. پس از حوادث سال ۸۸ سختگیری در تعیین گزینه ها بیشتر شد و در سال های ۹۲ و ۹۶ تقریبا گزینه اصلاح طلبی که بتواند امکان موفقیت داشته باشد وجود نداشت.
ناامید شدن این مردم از کاندید منتخبشان که اساسا نه گزینه مطلوب، که تنها گزینه موجودشان بوده است منجر به متمایل شدنشان به دیگر گزینه ها نخواهد شد. بلکه علت اصلی حضور خود در فرآیند های سیاسی نظام که همان امید حداقلی به اصلاح است را نیز از دست خواهند داد. چنین افرادی در خوش بینانه ترین حالت انفعال سیاسی را پیش خواهند گرفت و نظام را طلاق عاطفی خواهند داد.
اگر رای دهنده ای پس از پیروزی کاندیدایش در انتخابات، حمایت و مطالبه گری و پاسخگویی را فراموش کرد و به این حمایت رنگ مذهبی هم داد لایق سرزنش است؛ اما بسیاری از رای دهندگان به روحانی که امروز خود در صف منتقدین قرار گرفته اند نشان داده اند که روحانی را به عنوان وکیل خود در برآورده کردن وعده های انتخاباتی انتخاب کرده بودند و نه نماینده خدا بر روی زمین یا معجزه هزاره و ذخیره الزمان که بخواهند در هر صورتی و به هر قیمتی از او حمایت کنند.
کسانی که به هر قیمتی از برخی چهره های سیاسی حمایت می کنند لایق این سرزنش ها هستند که البته امروز مدعی شده اند.
در پایان باید گفت اگر قرار است رای دهندگان به روحانی پاسخگوی عملکرد ۵ ساله او باشند که بر اساس برخی برآورد تنها ۳۵ درصد اقتصاد ایران در دست اوست، دوستان ارزشی نیز باید پاسخ گوی حمایتشان از ۸ سال احمدی نژاد و حداقل ۲۸ سال عملکرد شورای نگهبان، قوه قضاییه، سپاه و غیره باشند که بخش اعظم قدرت و ثروت نظام را در اختیار دارند.