با خودمون چند-چند ایم؟
سال گذشته با شهاب الدین رفته بودیم پیش آقای زائری. چون نظرات آقای زائری در مورد حجاب همیشه بحث برانگیز بوده، قسمتی از صحبتها هم به بحث حجاب کشیده شد. گفت من نمیگویم که حجاب باید اختیاری باشد اما میگویم حجاب نباید مساله اول آقایون باشد.
یک مثال زد که به نظرم مثال جالبی بود و در جاهای دیگر هم قابل تعمیم است. گفت اگر این چایی روی پای من بریزد و من بگویم آخ، و یک مار هم پای من را نیش بزند و من با همان شدت و اندازه بگویم آخ، این نشان می دهد که یک جای کار می لنگد.
الان هم که اینهمه ظلم آشکار و بیّن در کشور می شود، الان که اینهمه گناه کبیره مسلم در جامعه و نهادهای حکومتی ما وجود دارد، الان که دادگاه های ما وضع بسیار اسفناکی دارد و مرجع رسیدگی به مظالم خودش بعضا عامل مظالم هست، وقتی در عزاداری های امام حسین (ع) اینهمه گناه و فساد جریان دارد، فریاد زدن و وااسلاما سر دادن برای یک مسابقه فوتبال در عصر تاسوعا و نادیده گرفتن آنهمه معاصی مسلّم چه توجیهی می تواند داشته باشد؟!
به نظر من کلا قیاس درستی نیست اینایی که شما با هم قیاس کردین . و استدلال درستی هم نیست
هرچیزی در جای خودش باید مراعات بشه، من به طور موردی به این قضیه کاری ندارم که مسابقه فوتبال شب تاسوعا خوبه یا بد، نظرم راجع به استدلالتونه که همین نظر و دیدگاه ریشه خیلی از خرابی های جامعه ست. این که همه میگن ول کن بابا حالا این همه مشکل هست بچسبیم به این یکی ، و اینجوری میشه که همه چی واگذار میشه به ابدالدهر! به نظر من همین مسائل کوچیکی که اطراف هرکسی پیش میاد اگه مورد توجه قرار بگیره بالاخره یه روزی به مسائل بزرگ هم میرسیم!