قیمت دلار و تصوف جدید
وارد اتاق شد، عصبی و خسته. بعد از سلام و علیک خود را روی صندلی انداخت و درون آن غرق شد. قبل از این که در مورد فروش ماشین صحبت کنیم گفتم آقای احمدی چرا اینقدر عصبی هستی؟
روی صندلی صاف شد و گفت" « مگه میشه عصبی نبود، با این گرونی و قیمت های فضایی آدم چی کار کنه، پول کف دستت آب میشه و هیچ چی نمیشه باهاش خرید.»
کمی مکث کرد و ادامه داد: « آقا ول کن این حرفا رو، هرچی فکر کنیم فایده نداره، بالاخره یه چیزی می شه دیگه، یه چند روزی میگذره و بعدش میمیریم تموم میشه. مگه پدر من این همه تلاش کرد و شب و روز زحمت کشید چی شد. ما که دیگه بهتر از اون نمیشیم. ولش کن آقا یه جوری این شکم رو سیر میکنیم دیگه. بهتره حداقل اعصابمون رو آروم نگه داریم... .»
تصوف در اسلام ریشه عمیقی دارد و اولین نشانه های آن به دوران پیامبر اسلام مربوط می شود. اما بحران های اجتماعی نقش پر رنگی در تقویت و گسترش آن داشته اند. در تاریخ ما یکی از مهمترین این محرک ها موج کوچ تهاجمی اقوام ترک و در ادامه حمله ویرانگر مغول ها به سرزمین های ایرانی بوده است. حتی مولانا به عنوان یکی از شاخص ترین چهره های این جریان از همین تهاجم ها از بلخ به قونیه در ترکیه امروز مهاجرت کرد.
در آن زمان انسان ایرانی ابتدا در مقابل این موج های ویرانگر مقاومت کرد اما وقتی ناتوان و مستاصل شد شیوه مقاومت و تطبیق جدیدی را پیش گرفت که همان تصوف بود. آن جنبه از تصوف که برای انسان ایرانی کارایی داشت زندگی در لحظه، فکر نکردن به گذشته و آینده، تاکید بر پست و بی ارزش بودن دنیا و همچنین سپردن امور به تقدیر بود.
این روزها مردم ایران دوباره با چنین شرایطی روبرو شده اند. بحران اقتصادی مانند طوفانی سهمگین آنها را در برگرفته و مردم از ایجاد هرگونه تغییری مستاصل شده اند و دوباره برای تطبیق با شرایط، روی به همان باورهای صوفیانه آورده اند.
تصوف قطعا یکی از ارزشمند ترین دست آوردهای تمدن ایرانی است و شاید تنها دست آوردی باشد که قابلیت ارائه جهانی دارد اما این نوع گرایش به تصوف ویرانگر و به شدت ضد توسعه است. یکی از پیش فرض های توسعه این است که بشر بر زندگی خود کنترل دارد و می تواند آن را برنامه ریزی کند؛ زندگی ارزشمند است و هر انسانی باید برای بهتر شدن زندگی اش تلاش کند. حرف های آقای احمدی را دوباره بخوانید. آیا همان ویژگی های تصوف را در آن نمی بینید؟ آیا این باور ها کاملا ضد توسعه نیست؟
سایه این گرایش های صوفیانه تا مدت ها بر فرهنگ ما سنگینی خواهد کرد و مانع توسعه جامعه ما خواهد شد و این جنبه ایست که کمتر متوجهش هستیم.