داعش هنوز زنده است
“حقیر به عنوان سرباز مکلف شده از جانب حضرتعالی در این میدان، با اتمام عملیات آزادسازی ابوکمال آخرین قلعه داعش با پایین کشیدن پرچم این گروه آمریکایی – صهیونیستی و برافراشتن پرچم سوریه، پایان سیطره این شجره خبیثه ملعونه را اعلام می کنم.”
۳۰ آبان، دو روز بعد از آنکه شهر بوکمال، آخرین شهری که داعش بر آن حکومت می کرد توسط نیروهای ارتش سوریه و متحدین آن آزاد شد، سردار قاسم سلیمانی پاراگرف فوق را در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی نوشت و پایان کار داعش را اعلام کرد. اما آیا پایان سیطره داعش بر مناطقی که تحت تصرف داشت به معنای پایان کار داعش است؟
از تابستان ۲۰۱۴ که داعش به صورت طوفانی وارد عراق شد، داعش را در سه قالب تجربه کرده ایم. اولین شکل داعش در واقع یک «سازمان عملیاتی بزرگ» بود که قلمرو داشت، مانند یک دولت می توانست از مردم مالیات بگیرد، برای قلمرو خود قانون تدوین کند، و همچنین به صورت آشکار به عنوان یک واحد نظامی عملیات کند و نقل و انتقالات تجهیزات و نیرو را به صورت گسترده انجام دهد.
اما داعش تنها محدود به این فرم نبود. شکل دیگری که داعش در قالب آن فعالیت می کرد یک «گروه تروریستی» بود.
تروریست ها هیچ یک از کارهایی که سازمان های عملیاتی بزرگ انجام می دهند را نمی توانند انجام دهند. در مقابل تروریست ها حملات خود را با استفاده از نیروهایی اندکی که در قالب سلول های کوچک سازماندهی شده اند انجام می دهند و هیچ سرزمینی را تحت کنترل ندارند.
اما شکل دیگر داعش که کمتر به آن توجه می شود حضور داعش در قالب «گروه های سلفی-تروریستی زیرمجموعه» است که با داعش بیعت کرده اند. این گروه ها که عموما قبل از پیداش داعش نیز وجود داشتند و به صورت رسمی و یا معنوی تحت پوشش القاعده عملیات می کردند، با ظهور طوفانی داعش به سمت این گروه جذب شدند و با آن بیعت کردند.از جمله مهمترین این گروه های می توان به انصار بیت المقدس در مصر (عامل کشتار ۳۰۵ صوفی در نماز جمعه)، بوکوحرام در غرب آفریقا و گروه مائوته در فیلیپین اشاره کرد.
آنچه که در روز ۲۸ آبان پرونده اش به بسته شد تنها شکل اول داعش بود. از زمانی که حملات به گروه دولت اسلامی عراق و شام آغاز گردید و این گروه از وضعیت تهاجمی به وضعیت دفاعی و سپس عقب نشینی وارد شد، داعش مجبور به تغییر استراتژی و تاکتیک گردید و تلاش کرد از یک سازمان عملیاتی(شکل اول) به یک گروه تروریستی (شکل دوم) تبدیل شود و در این قالب به حیات خود ادامه دهد.
بنابراین داعش برای آینده نزدیک در قالب گروه های زیر زمینی در صحرای بین سوریه و عراق و با استفاده از تاکتیک های جنگ چریکی مانند کمین زدن، تک تیر اندازی، حمله و فرار، خودروهای بمب گذاری شده و ترور افراد به عملیات های خود ادامه خواهد داد.
تغییر از سازمانی عملیاتی به گروهی تروریستی باعث می شود داعش منابع خود را به دیگر شاخه های خود در افغانستان، لیبی، یمن و شبه جزیره سینا منتقل کند و همزمان سعی خواهد کرد از شمال قفقاز تا جنوب شرق آسیا، نفوذ کرده و عقاید سلفی خود را ترویج کند. در اینجاست که نقش گروه های بیعت کننده پررنگ می شود. البته داعش عملیات های تروریستی خود در سرتاسر جهان و به ویژه اروپا را فراموش نخواهد کرد. از اینجا به بعد نابودی داعش به عنوان یک گروه تروریستی، وابسته به وجود نیروهای امنیتی توانمند بومی مانند پلیس و نیروهای نظامی محلی است.
تمام آنچه گفته شد معطوف به جنبه رزمی داعش بود. بستر پیدایش داعش عوامل متعددی مانند مشکلات زیست محیطی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی،فرهنگی است که اگر برای این مشکلات فکری نشود داعش یا گروه های مشابه مجددا در مناطق تصرف شده ظهور خواهد کرد، همانطور که ابو مهدی المهندس معاون رئیس هیئت حشد الشعبی عراق درباره وجود گروههای تروریستی کوچک در مناطق آزاد شده از لوث داعش که در حال ظهور و شکل گیری هستند، هشدار داد. بهتر است از همین امروز جشن پیروزی بر داعش را تمام کنیم و با جدی گرفتن این هشدارها برای نابودی کامل تروریسم و افراطی گری تلاش کنیم.