الدین

"الدین" در ابتدا یک وبلاگ گروهی بود. بعد از فیلتر شدن، یکی از نویسندگانش آن را با آدرس جدید در بلاگفا ادامه داد. این وبلاگ مجددا در فروردین 95 گروهی شد و به "بیان" مهاجرت کرد. بخشی از مطالب وبلاگ قبلی نیز به اینجا منتقل شد.
وجه تسمیه "الدین" این است که انتهای نام مستعار تمام نویسندگان "الدین" دارد. لذا نه این وبلاگ تنها به مقوله دین خواهد پرداخت و نه خدای نکرده نویسندگان ادعا میکنند نورانیت و شرافتی برای دین به ارمغان آورده اند

آدرس کانال تلگرامی:
https://telegram.me/aldin_blog_ir

سفر به دیروز براى فردا

سه شنبه, ۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۰۲ ب.ظ

محمد صادق درویش از آن جوانان دهه شصتی خوشفکری است که به قول خوش وظیفه گرایی را در مقابل سودگرایی مکتب اخلاقی زندگی اش قرار داده است. اگرچه به خاطر همین وظیفه گرایی اش مدرک فوق لیسانس حقوق عمومی از دانشگاه شهید بهشتی را کنار گذاشته و رفته است سراغ پژوهش های تخصصی در حوزه دفاع مقدس، اما به نظر من سود واقعی را برگزیده است.

هفته دفاع مقدس باعث شد تا از صادق عزیز بخواهیم برایمان از جنگ بنویسد و با همان نگاه ریزبین و قلم روانش از نگاه یک پژوهشگر نسل سومی از ۸ سال جنگ تحمیلی بگوید. یادداشتی که در ادامه می خوانید پاسخ آقای درویش است به درخواست ما.



پایان یا ادامه جنگ، مسئله این است


به نام خدا


متعاقب دعوتی که رفقای همدل، دردمند و اندیشه‌ورزم در وبلاگ الدین برای نوشتن یادداشت، از بنده به عمل آورده‌اند، فرصت را غنیمت می‌شمرم و به طرح  یکی از دغدغه‌‌های شخصی‌ که در حوزه مطالعه و تحقیق درباره جنگ ایران و عراق دارم، می‌پردازم.


هر روز یا هر هفته درباره جنگ صحبت‌هایی می‌شود و در جامعه واکنش‌هایی را بر می‌انگیزاند. آخرینِ آنها را مبنا قرار می‌دهیم برای توضیح یک مساله روش‌شناسانه در مطالعه تاریخ جنگ.

صحبت‌های دیروز آقای محسن رضایی را شنیده‌اید لابد؛ که گفته‌اند باید شش ماه "دیرتر" وارد خاک عراق می‌شدیم. در فضای مجازی که اصلا جور دیگری شنیده شده: «گفته نباید جنگ را پس از فتح خرمشهر ادامه می‌دادیم». با ذکر یک خاطره می‌خواهم نتیجه‌ای بگیرم که کمابیش یک دلمشغولی اصولی در فهم من نسبت به تاریخ جنگ است: سال 86 با دو تن از راویان جنگ و سردار حسین علایی برای برگزاری میزگردی تخصصی درباب عملیات رمضان و ورود به خاک عراق به منزل محسن رضایی رفتیم. البته بنده در آن روز و آن جمع تنها عکاسی می‌کردم و مباحث را ضبط می‌کردم. محسن رضایی در آنجا گفت علت شکست عملیات رمضان و طولانی شدن جنگ "تاخیر" در ورود به خاک عراق بود. متن آن میزگرد با عنوان دو هفته تاخیر سرنوشت‌ساز قابل دسترسی است.  


اما نتیجه؛ ممکن است آقای رضایی بتوانند بین این دو گزاره‌ی ظاهراً متضاد، فصل مشترکی بگیرند یا اینکه اساسا ایشان حق دارند طی ده سال نظر و دیدگاهشان متفاوت بشود. بحث اما اینجاست که متاسفانه ما هنوز جنگ را با آدم‌های موثرش فهم می‌کنیم و این یک خطای روش‌شناختی فاحش است. برای شناخت پدیده پر اهمیت هشت سال جنگ تحمیلی، باید آن را از آدم‌های موثر و یافته‌های جدیدشان جدا کنیم. باید به دلِ واقعه رفت و با برقرار کردن تقاطع‌های داده‌‌ها و رخدادها به درکی روشن و البته نسبی دست پیدا کنیم. یعنی رفته‌رفته جنگ را به عنوان امرِ تاریخی بشناسیم و بشناسانیم. این نافی اهمیت و تاثیر جنگ تحمیلی بر زیست امروز ما نیست، بلکه موجب بهینه‌سازی تاثیر آن است. ما باید پدیده را قضاوت کنیم، نه آدم‌ها را. 


در ادامه همین نگاه و دغدغه، به مساله‌ی مهم دیگری هم می‌توان رسید: ما جنگ را با درک و بینش امروزی مورد تحلیل قرار می‌دهیم و علاوه بر آن در کشاکش‌های روز هم از آن استفاده می‌کنیم. استفاده از امری عمومی (جنگ) در گذشته برای نفع‌های شخصی آینده که مشخصا مردود، غیراخلاقی و آسیب‌زننده است. اما چرا باید ذهن را در فهم جنگ با دانش و فضای گذشته محدود کرد، به این خاطر که درکی که ما در طول زمان به دست آورده‌ایم اگرچه برای تجربه آثار حوادث مفید و موثر است اما برای شناخت خود پدیده مخرب است.


به همین بسنده می‌کنم و امیدوارم ذهن و نگاه دوستان خوشفکر و همنسلم به مطالعات جنگ ایران و عراق، جلب شود.

۹۵/۰۷/۰۶
سراج الدین

نظرات  (۴)

باسلام و ادب
بسیار عالی
التماس دعا
یاعلی
۰۷ مهر ۹۵ ، ۱۰:۵۹ ــ ـکمشـــ
کاملا درسته که باید به پدیده‌ها نگاه هیستوریکال داشته باشیم. هر پدیده در زمینه تاریخی خودش قابل درک و تحلیله. این نگاه انسان رو از دام تعصب و تحجر رها می‌کنه....
و به نظرم انتقاد از رفتار دیروز بر اساس نگاه امروز هم بد نیست. این کمک می‌کنه رفتارهای امروزمون درست‌تر بشه. به نظر من حرفهای آقای رضایی نوعی اعتراف به اشتباهه. خوبه که این اعترافات مجال بروز پیدا کنند. این اعترافات زمینه‌ای ایجاد می‌کنند برای نقد و تحلیل درست جنگ و سایر پدیده‌هایی که هاله‌ی نقد نشدن دارند....
۰۷ مهر ۹۵ ، ۱۲:۰۹ منتظر اتفاقات خوب
 حواسمان به جنگ امروز خیلی باید باشد!
۰۷ مهر ۹۵ ، ۱۷:۰۷ خمار مستی
در لوای داستان زندگی یک قهرمان بخشی از دغدغه هایم در جنگ هشت ساله را نوشتم( نه کامل)
معتقدم جنگ هیچوقت مقدس نبوده و نخواهد بود. و جای بسی خوشحالیست که از این واژه حداقل در این متن استفاده نشده و این نمایانگر نگاهی منطقی موجود در نوشته های جناب درویش هست.
اما در باره ی این موضوع که جدا کردن آدمهای جنگ و جنگ برای تحلیل درست من هم موافقم ولی به گونه ی دیگری!!!
چرا که عده ای بودند که بی دریغ در میدان جنگ تلاش می کردند و عده ای هم بوده اند که منافعشان را در درازای جنگ می دیدند.
خود جنگ اما ماجرایش چیز دیگری بود.. جدای از همه ی این آدم ها...



ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی