الدین

"الدین" در ابتدا یک وبلاگ گروهی بود. بعد از فیلتر شدن، یکی از نویسندگانش آن را با آدرس جدید در بلاگفا ادامه داد. این وبلاگ مجددا در فروردین 95 گروهی شد و به "بیان" مهاجرت کرد. بخشی از مطالب وبلاگ قبلی نیز به اینجا منتقل شد.
وجه تسمیه "الدین" این است که انتهای نام مستعار تمام نویسندگان "الدین" دارد. لذا نه این وبلاگ تنها به مقوله دین خواهد پرداخت و نه خدای نکرده نویسندگان ادعا میکنند نورانیت و شرافتی برای دین به ارمغان آورده اند

آدرس کانال تلگرامی:
https://telegram.me/aldin_blog_ir

نامه های من به پسر نداشته ام (۲)

جمعه, ۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۴۲ ب.ظ

سلام بر پسر عزیزم

 

 

شاید روزی برایت سوال شود که آدم ها کی باید ازدواج کند؟ و اصلا چرا باید ازدواج کند؟

پسرم بیشتر آدم ها فقط به این دلیل ازدواج می کنند که می بینند دیگران ازدواج کرده اند و دوستانشان هم یکی یکی دارند ازدواج می کنند. در واقع چون دیگران ازدواج می کنند احساس می کنند باید ازدواج کنند. اما پسرم عالم و آدم اگر ازدواج کردند و تنها تو عذب ماندی به این دلیل ازدواج نکن. ازدواج کردن دیگران دلیل ازدواج کردن نیست. بعضی ها ازدواج می کنند که به گناه نیفتند. بعضی ها ازدواج می کنند که کسی را داشته باشند که کارهای خانه را انجام دهد، غذا درست کند، لباسشان را اتو کند و از همه مهمتر برایشان بچه بیاورد. بعضی ها برای پز دادن ازدواج می کنند. یعنی ازدواج می کنند که به دیگران نشان دهند زنشان از بقیه زیباتر و با سلیقه تر و جذاب تر است و در این کار هم از بقیه موفق تر بوده اند. کم نیستند کسانی که ازدواج می کنند که رشد اجتماعی داشته باشند. یعنی وقتی فلان آدم موفق ( به لحاظ علمی، مالی و …) را می بینند که دختر خوبی دارد، یا دختری را می بینند که  فعال اجتماعی است و تحصیلات خوبی دارد، ناگهان احساس می کنند باید ازدواج کنند.

 

پسرم این فهرست دلایل ازدواج را میتوانم تا چند صفحه ادامه دهم. اما تو بدان که همه اینها احمقانه ترین دلیل ها برای ازدواج هستند. یعنی همه اینها را با هزینه کمتر و البته با گزینه های انتخاب متعددتر می توانی به دست آوری، بدون این که ازدواج کنی و هزاران چالش نفس گیر را به جان بخری.

 

پسرم ازدواج به نظر من فقط می تواند دو دلیل داشته باشد، یکی از این دلیل ها به درون تو بر میگردد و دلیل دوم به بیرون از تو. اگر روزی احساس کردی که از این همه فقط برای خودت بودن خسته شده ای و دلت می خواهد این پولی که در می آوری را با کسی شریک باشی و وقتی با دوستانت کوه میروی حس میکنی دیگر این جمع های مجردی مثل قبل حال نمی دهد و جای کسی خالی است، می شود گفت که مهمترین دلیل ازدواج در تو ایجاد شده است. نیاز به صمیمیت، انس گرفتن، عشق ورزیدن و خارج شدن از خود مهمترین دلیل ازدواج است. اگر اینطور شد و حس کردی می خواهی کسی را دوست داشته باشی حالا باید دنبال کسی بگردی که بتوانی به او عشق بورزی. اگر کسی را پیدا کردی که بتوانی به او عشق بورزی دومین دلیل هم در تو ایجاد شده است. این که به چه کسی می شود عشق ورزید بماند برای نامه ای دیگر . قبل از اینکه به تو بگویم به چه کسی می توانی عشق بورزی در باره عشق ورزی برای تو خواهم نوشت. باور کن اول باید عشق ورزیدن را بلد باشی و بعد به دنبال کسی بگردی که بتوانی عاشقش باشی.

۹۵/۰۷/۰۲
سراج الدین

نظرات  (۹)

۰۲ مهر ۹۵ ، ۱۸:۲۹ صوفی سرخوش!
چقدررررر قشنگ بود این نامه! به امید روزی که همه به این فهم برسن و ازدواج‌هاشون مایه‌ی آسایششون قرار بگیره
پاسخ:
سلام

خوشحالم که خوشتون اومد
امیدوارم درک همه ما از ازدواج هر روز عمیق تر بشه. واقعا ازدواج در جامعه ما تبدیل به نهادی برای آزار دادن آدم ها شده.
کلا الدین خوبه...

اما نوشته های جناب اعلی حضرت، سراج الدین، رو به صورت خاصی دنبال می کنم...

واقعا جذاب و دلنشین...

این نامه های جناب سراج الدین به پسر نداشته شون هم که فوق العاده ست...
پاسخ:
سلام یاسین جان
از شما چه پنهون این الدینی ها هم میدونن وبلاگ روی من میچرخه اما اون منیتشون اجازه نمیده مثل شما صریح بگن
مخصوصا این شرف الدین و اون عمادالدین
اینها تا دماغشون تو نفسانیت اسیره متاسفانه

من از شما ممنونم که تو این ظلمات و فضای مه آلودی که اینها ایجاد کردن بارقه ای رو برای هدایت اینها ایجاد کردی و نشون داده راه درست همون راه بنده است. هرچند بنده امیدی ندارم اینها  هدایت بشن.
ختم الله علی قلوبهم
دلایل ازدواج از نگاه پسرها... زیباترین نگاهی بود که تا به حال خواندمش.
در انتظار نامه ی بعدی...
پاسخ:
سلام
بعله تو نامه اول نوشتم که این نامه ها کاملا مردونه است و بابت این موضوع هم عذرخواهی کردم.
خیلی خوشحالم که لذت بردید. امیدوارم این نظر مثبتتون تو نامه های بعدی هم ادامه پیدا کنه
۰۳ مهر ۹۵ ، ۱۷:۰۸ هانیه شالباف
سلام. مفهوم عشق و ازدواج رو خیلی خوب توصیف کردید...
امیدوارم این نامه به دستِ اون‌هایی که باید؛ برسه!
پاسخ:
سلام
از حس نظرتون متشکرم
امیدوارم که برسه. شما هم کمک کنید برشه
۰۴ مهر ۹۵ ، ۲۳:۲۳ سنگـــ ـــول
سلام
بنظرم هر دو این دلایلی که شما برای ازدواج داشتید رو هم میشه با هزینه کم دردسرتر داشت.
بنظرم  اون جای خالی انفرادی میتونه با یه معشوقه هم پر بشه اما اگر جاهای خالی حس شد میشه نیاز به خانواده که باید به سراغ گزینه ازدواج رفت.
بنظرم برای انتخاب ازدواج دلیل محاسبه شده و کاملا عقلانی داشتن بهتر از دلیلی مثل توانایی عشق ورزیدن باشه . ممکنه یک شخص بعد از ازدواج هم با اشخاصی روبرو بشه که بتونه بیشتر از همسر اولش بهشون عشق بورزه.
پاسخ:
سلام
باریک اندیشی نشون دادید.نظرات شما تا حدودی درسته و من رو مجبور میکنه حرف هایی بزنم که کمی ساختار شکنانه است.
ببینید منظور من از ازدواج رابطه ای عاشقانه و اصیله که ۳ بعد اصلی داره: عاطفی، جنسی و تعهد(مسئولیت پذیری). هر کسی وارد این رابطه بشه ازدواج کرده. حالا ممکنه این رابطه از لحاظ عرف و حقوق فعلی جامعه ما ازدواج محسوب نشه. اما نظر من اینه. این معشوقه رو هم باید تعریف کرد. اگر منظور از معشوقه کسیه که نیاز جنسی و تا حدودی عاطفی شما رو برطرف میکنه (اما غلبه با همون بعد جنسیه و بلاخره اون جنبه های عاطفی و حتی تعهدی برای رسیدن به بعد جنسیه) که این اصلا عشق ورزی مورد نظر من نیست. اتفاقا نوعی از خودخواهیه. ما وقتی درگیر رابطه با یک نفر میشیم و هر سه بعد رو در رابطمون شکل میدیم، با عقد خوندن فقط اون رو رسمی می کنیم. فرزندآوری جزئی از ازدواج میتونه باشه اما بدون فرزند هم ازدواج رخ میده و خانواده تشکیل میشه.
منظورتون از دلیل محسابه شده عقلانی رو نمیفهمم. لطفا بیشتر توضیح بدید. شاید هردومون یه چیز رو میگیم
اما اینکه عشق ورزی رو مقابل عقلانیت میدونید برای من عجیبه. باید این دو مفهوم رو تا حدودی برای هم تعریف کنیم و منظور هم رو بهتر متوجه بشیم. از نظر من عشق ورزی عقلانی ترین و پر منفعت ترین شیوه زندگیه.

فرمودید:"ممکنه یک شخص بعد از ازدواج هم با اشخاصی روبرو بشه که بتونه بیشتر از همسر اولش بهشون عشق بورزه". 
این یکی از گردنه های زندگی مشترکه. در مورد این موضوع من دو تا راه حل دارم. اول: اگر کسی دید که با همسر فعلیش زندگی عاشقانه و کاملی نداره و فرد یا افراد دیگه ای هستن که میتونه با اونها یک رابطه مناسب و رو به رشد رو داشته باشه (لازم نیست منتظر گزینه عینی باشه،همین که حدس بزنه هم کافیه)،باید تحت هر شرایطی از اون زندگی خارج بشه. وجود فرزند به هیچ وجه دلیل مناسبی برای ادامه زندگی نیست.
اما یک وقت هست که شما با همسر فعلیتون مشکلی نداری اما حس میکنی اگر فلانی بود بهتر میشد. اینجاست که اتفاقا کسانی که دلیل حساب شده دارن دچار مشکل میشن اما کسایی که دنبال عشق هستن نه. اتفاقا کسی که عاشقه به خوبی میدونه هستن آدم هایی که از جفتش بهترن اما اونها اصلا به چشمش نمیان. یعنی پیش خودش میگه این که کس بهتری باشه ممکن عقلی هست اما من که سراغ ندارم.
تو این نامه بیشتر به انگیزه ازدواج اشاره کردن، تو نامه بعدم میخوام بگم ماهیت ازدواج چیه و با چه نگرشی باید بهش ورود کرد. اونجا شیوه ای رو مطرح میکنم که از این گردنه ها به راختی میشه گذشت. یعنی اگر جلوی یه عاشق دختری رو بیاری و بگی این دختر پیغمبره و بهترین زن خلق شده روی زمینه و اتفاقا تو میتونی باهاش ازدواج کنی و همه عالم هم کار تورو تایید میکنن. یک عاشق میگه حرف شما قبول اما من همینی که باهاش هستم رو میخوام. برای من این خوبه نه اون.
درواقع بذارید اینطور بگم، حرف شما تضاد داره. این مسئله برای عاشق ها پیش نمیاد. اگر هم بیاد اصلا جدی نمیشه (البته این نظر الان منه شاید در آینده مواردی رو مشاهده کنم که نظر من رو تغییر بده).
۰۵ مهر ۹۵ ، ۱۴:۵۱ منتظر اتفاقات خوب
وصیتی مفید و آموزنده...
پاسخ:
سلام

چرا وصیت؟؟؟؟
من هنوز میخوام زندگی کنم، همین بچه رو هم هنوز ندیدم
۰۵ مهر ۹۵ ، ۱۸:۰۰ خمار مستی
آقاااااااااااااااااا
من با پاسخت به سنگول کیفور شدم!
زیادی باش موافقم!
متنتون هم من کما فی السابق خوبه (هرچند من به شخصه با یه بخشایی کمی زاویه دارم!!)
میگما حاج سراج اینجا امپراطوری راه انداختیا!!!!!!! کلی مرید پیدا کردی! آقا ما هم تو تیم شماییم!! میخوای کودتا کنیم اول از همه شرف الدین رو بندازیم بیرون؟؟؟؟؟؟؟ 
:))))))))))
پاسخ:
سلام برادر 

خیلی لطف داری.

آقا واقعا بیاد یه یا علی بگیم این شرف الدین رو از این وبلاگ بندازیم بیرون و الدین رو بگردونیم به همون دوران طلایی که اولش، قبل از ورود ایشون:-))))
سلام و عرض احترام!
عشق که بیماری قلبه و باعث هدم عقل از طرف شهوات میشه و یه عالمه کثافتکاری دیگه،مسلمون!امیر(ع):من عشق شیئا...قد خرقت الشهوات عقله...پس زیست عاشقونه نتنها عقلانی ترین روش زندگی نیس بلکه از غیرعقلانی ترین روش های زیسته!
بعد اینکه اگه مجردی واقعا خطر به گناه افتادن داشته باشه "باید" ازدواج کنه و این در فقه ما واجبه پس اینکه این دلیل احمقانه باشه غلطه.
بعدم فرمودین اگه یه روز دید دوس داره واس یکی دیگه پول خرج کنه،بره زن بگیره!!!که خب بنظرم باید بهش توصیه میکردین وقتی این حسو پیدا کرد بره خودشو درمون کنه.اتفاقا نون خور هرچی کمتر بهتر!امیر(ع):قلة العیال احد الیسارین!راه اینکه ازدواج کنه و نون خور هم اضافه نکنه اینه که متعه کنه!
بنظرم منطقا مرد باید برای اطفای غریزه ی جنسی ازدواج کنه و بعد از اون و در مرتبه ی بعد تا تولید مثل کنه.حالا اگه مرد توانایی مالی داشته باشه که نفقه ی زنو بده(یک،دو،سه یا چهارتا زن) و بخواد بچه ش تحت تربیت مادر بیولوژیکش قرار داشته باشه،میره طرف(ها) رو عقد دائم میکنه و اگر اصلا بچه نخواد یا نفقه نتونه بده یا براش مهم نباشه که بچه ش تحت تربیت مادر بیولوژیکش باشه یا نه،میره هرچنتا بخواد متعه میکنه.
خلاصه اینکه یه مقدار رمانس خون شما بالاس،یه کم فیتیله رو بکشین پایین برادر!

پاسخ:
سلام
راستش اول احساس کردم از این اسلام ستیزا هستید، اما بعدش گفتم بهتره حمل برصحت کنم
این پست نگاه بنده بود، شماهم نگاه جالبی دارید
۱۵ مهر ۹۵ ، ۰۷:۰۵ سنگـــ ـــول
سلام
منظورم از دلیل حساب شده عقلی چیزیه که منجر به منفعت مادی یا معنوی باشه و اتفاقا به تجربه دیدم که اکثر این قبیل ازدواجها مخصوصا مواردی که بر اساس منافع معنوی رخ داده خیلی هم خوب و موفق بوده در مقایسه با ازدواجهایی که روزی تب عشق دارند و چند روز بعد تبشون فروکش میکنه.
پاسخ:
حالا عشق اینقدرها هم چیز بی پایه و اساسی نیست که یه روز باشه یه روز نباشه
حسن میکنم چیزهای دیگه ای رو با عشق اشتباه گرفته اید (البته فقط در اینجا)
دلیل حساب شده معنوی و مادی خوبه اما این حساب شده بودن یکم من رو میترسونه
اگر منظور از حساب شده بودن دو دو تا چهارتا کردن و یه جورایی معامله وار و بازاری نگاه کردن به ازدواج باشه من خیلی باهاش مشکل دارم
البته فکر میکنم منظور شما این نباشه
در واقع فکر میکنم منظور شما اینه که انسان چیزهای خوبی در ازدواج به دست بیاره
من با این نگاه کاملا موافقم و تو نامه های بعدی بهش اشاره میکنم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی